گردشگرم

من یک گردشگرم!

گردشگرم

من یک گردشگرم!

در این وبلاگ از سفرنامه، هتل های ایران و جهان، تور، ویزا و هر آنچه مربوط به گردشگری است برایتان خواهم گفت.

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

‏1)انصاری، جمال، هنرومعماری ایران( آشنایی با هنرها و پدیده های معماری ایران)، نشر سبحان نور، ‏‏1385‏
‏2)بلر و بلوم. شیلا، جاناتان. هنر ومعماری اسلامی. یعقوب آژند، نشر سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم ‏انسانی. چاپ اول، 1381‏
‏3)پیرنیا،محمدکریم،سبک شناسی معماری ایرانی،تدوین غلامحسین مماریان، چاپ دوم ،تهران،نشر ‏پژوهنده ،نشرمعمار،1382‏
‏4)پیندر، ویلسن. تاریخ ایران دوره تیموریان، پژوهش از دانشگاه کمبریج، ترجمه دکتر یعقوب آژند، چاپ ‏اول ،1379‏
‏5)تاجبخش، احمد، تاریخ تمدن و فرهنگ ایران(از اسلام تا صفویه)، چاپ اول، تهران، نشر نوید ‏شیراز،1381‏
‏6)توحیدی، فائق، مبانی هنرهای فلزکاری، نگارگری، سفالگری، بافته ها و منسوجات ، معماری، خط و ‏کتابت ، نشر سمیرا، 1386‏
‏7)فراهانی منفرد، مهدی، پیوند سیاست و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، تهران، نشر ‏انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،1381‏
‏8)میرجعفری، حسین، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ‏ترکمانان، تهران، نشر سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، 1379‏
‏9) هیل و گرابر، درک، اولگ. معماری و تزئینات اسلامی.ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند. نشر ،1387‏

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

معرفی چند بنای معروف و آثار معماری تیموریان:‏
شهر سبز:‏
‏ نخستین اقدام معماری تیمور، تبدیل زادگاه خود شهر کش به پایتخت بود. او این شهر را "شهر سبز" ‏نامید تا از ابرشهر سرسبز خود در دل بیابانی خشک واقع در جنوب سمرقند و در سمت دیگر کوه های ‏زرافشان تجلیلی کرده باشد. از کاخ او در این جا که "آق سرای" (781-798/1379-1396) نامیده می شد، ‏تنها مدخل فروریخته ای باقی مانده است. این مدخل مرکب از یک ایوان غول پیکر با پهنای بیست و دو ‏متر است که "باستیون"هایی آن را در بر گرفته است. این مدخل با آجر ساخته شده ولی با کاشی های ‏زیبایی تزئین یافته است: سطوح وسیعی از آن با آجر معرق پوشیده شده است، در حالی که در سطوح ‏کوچک تر قاب هایی از کاشی چندرنگ به کار رفته و امضای "محمد یوسف تبریزی" را بر خود دارد. آن ها ‏با فن کوئرادا سکا (سیمان خشک) کار شده اند و در آن ها لعاب رنگ های مختلف بر روی کاشی واحدی ‏ترکیب یافته اند و با ماده روغنی که از آمیزش رنگ های سیال در موقع پخت و پز جلوگیری کرده، از هم ‏جدا شده اند.(بلر وبلوم:1381،92و93)‏
شهر سبز در مقام پایتخت تیموری به قدری دور بود که آرزوها و آمال جهانگیرانه تیمور را برآورده نمی ‏ساخت؛ از این رو تصمیم گرفت که پایتخت را به سمرقند منتقل کند. "روی گنزالس دکلاویخو" (در ‏گذشت 1412) سفیر دربار هانری سوم، شاه "کاستیل ولئون" در سال 808/1404 از پایتخت تیمور دیدن ‏کرد و شکوه و جلال آن را ستود. او می نویسد که خیمه های بزرگ همچون کلاه فرنگی و برساخته از ‏پارچه های زربفت و مرصع و کوشک های چندطبقه کاشیکاری شده در میان باغ های سبز که با انهار ‏آبیاری می شدند جلوه می فروختند ( شکل 6 تا 9) (بلر وبلوم:1381:93).‏
مسجد گوهرشاد:‏
از بناهای عهد تیموریان خراسان و اواخر این دوره در آذربایجان تحت حکومت قراقوینلوها و آق قوینلوها ‏می توان بنای مسجد گوهرشاد خراسان را نام برد(توحیدی1386:‏‎286,‎‏).‏
وقتی شاهرخ به سلطنت رسید و هرات را پایتخت قرار داد به دستور گوهرشاد آغا زن او ساختمان مسجدی ‏در مشهد شروع و با پایان آن معرف شاهکار معماری تیموریان گردید(تاجبخش،1381،273).‏
این بنای زیبا و عظیم که یادگاری از معماری شیوه دوم سبک آذری است به وسیله معمار بزرگ قوام الدین ‏شیرازی ساخته شده است. نقشه بنا چهار ایوانی و نمای آن با انواع گره سازی ( آجر کاشی درهم) آمود ‏شده است و تزئینات آن بیشتر هندسی و نوشته های ان بنائی با ترکیبات و طراحی بسیار بدیع است. ‏‏(توحیدی،1386:269)‏
مسجد گوهرشاد در سال های 808 تا 821 قمری ساخته شد. مسجد دارای میانسرای چهار ایوانی ‏است.(پیرنیا،248:1382)‏
شاهرخ با کمک همسر توانمند خود، "گوهرشاد" (درگذشته 862/1457) خراسان را در نیمه نخست سده ‏نهم/پانزدهم یکی از کانون های نوآوری معماری کرد. گوهرشاد برای خوشنودی عناصر قدرتمند شیعی ‏جامعه ایران دستور داد که بین سال های 819 و 821/1416 و 1418 در آرامگاه امام رضا (ع) در مشهد ‏مرمت ها و نوآوری هایی صورت پذیرد. امام رضا (ع) هشتمین امام شیعیان و از خاندان پیامبر اسلام است ‏که دراوایل سده سوم/نهم در نزدیکی توس در شرق ایران به شهادت رسید. از این روی آن جا را "مشهد" ‏‏(شهادتگاه) نام نهادند و یکی از ارجمندترین آرامگاه های شیعی در ایران است. در اطراف آرامگاه در طول ‏زمان عمارات فرعی افزوده شده و پوشش های باشکوه تزئینی با سنگ مرمر تراشیده و کاشیکاری صدفی در ‏آن صورت گرفته است. گوهرشاد در نتیجه افزایش زائران و با هدف ایجاد جایگاهی برای آنان، یک مسجد ‏جامع بزرگ و دارالسیادة و دارالحفاظ در آن ساخت. "قوام الدین شیرازی" ، معمار آن مسجد را در کنار ‏اتاق مقبره ساخت و دو تالار را در فضای موجود برپا کرد. او برای مسجد از نقشه سنتی چهار ایوانی بهره ‏گرفت، و گنبدی بر روی ایوان قبله، نه پشت آن، تعبیه کرد. ایوان روبرویی به تالارهای گردهمایی مردم ‏منتهی می شود. قوام الدین دارالحفاظ را با طاقبندی متقاطع که پیشتر در آرامگاه احمد یسوی به کار رفته ‏بود، پوشش داد.‏
‏  تزئین عمارت نیز زمان و هزینه زیادی را به خود اختصاص داد. از آن جا که مسجد با آرامگاه ضمیمه ‏شده است، دارای نمای بیرونی نیست و بیشترین بخش آن در اطراف صحن متمرکز شده است. قاب های ‏کاشیکاری شده دو طبقه، بلا انقطاع در پیرامون زوایای صحن کشیده شده به طوری که نما فضا را در خود ‏گرفته است. در ایوان قبله نوار عریضی از کتیبه پیش طاق با کاشی آبی و کاشی معرق تعبیه شده که آن را ‏خود "بایسنقر" ، فرزند گوهرشاد طراحی کرده است که از خوشنویسان بنام زمانه و از کتاب دوستان ‏سرآمد برشمرده می شد. محراب عظیم آن که از کاشی معرق است، در پشت ایوان قبله و در زیر آبشاری از ‏عناصر مقرنس نیم گنبد قرار گرفته است. جلوه کلی آن همواره در سده های پیاپی برای زائران مبهوت ‏ککنده و جذاب بوده است ( شکل 10 تا 12)(بلر وبلوم:1381 : 96-98).‏
شاه زنده:‏
شاه زنده از زیباترین مجموعه ساختمان های آسیای میانه است و ارزش هنری و آرایش در مجموعه شاه ‏زنده مافوق ارزیابی است(تاجبخش،1381،272).‏
آثارعمده معماری این دوره به ده سال پسین حکومت تیمور تعلق دارد تلاش های نخستین وی در یادبود ‏اعضای در گذشته خانه اش متمرکز شد و برای این منظور آرامگاهایی را در مجموعه معروف شاه زنده بر پا ‏داشت. این مجموعه مرکب از 16عمارت در سمرقند است(شکل 13)(پیندر و ویلسن،1379:327).‏
بیشتر اعضای اناث خاندان تیمور در این گورستان در تپه بیرون از دیوارهای سمرقند دفن شده اند. این ‏گورستان معروف به شاه زنده و در اطراف قبر "قثم بن عباس" پسر عم پیامبر که ادعا شده در سال ‏‏58/677 در این مکان به شهادت رسید، ساخته شده است. پیشتر آرامگاه و مدرسه بزرگی با محور شرقی - ‏غربی در سده پنجم/یازدهم ساخته شده بود، ولی شماری از حدود سی آرامگاه به موازات خیابان شمالی – ‏جنوبی از آثار سده های هشتم/چهاردهم و نهم/پانزدهم بود. آرامگاه های نخستین در نزدیکی مقبره قثم در ‏بالای تپه قرار گرفته و حال آن که آرامگاه های بعدی در دامنه آن ایجاد شده اند. بیست آرامگاه در فاصله ‏سال های 772/1370 و 808/1405 ساخته شده و "الغ بیگ" این مجموعه را در سال 838/1434 با ایجاد ‏دروازده های سترگ به شهر متصل کرد. یکی از بناهای قابل توجه بنای مربعی کوچک و گنبد دار است که ‏در جهت رو به خیابان، در ورودی حساب شده ای تعبیه شده ولی جهات دیگر آن خالی رها شده است. به ‏غیر از سنگ مقبره کاشیکاری شده در مرکز، اندرونی ها غالبأ دارای نقاشی و رنگ بندی است، ولی بعضی ‏از آن ها کاشیکاری شده است. کتیبه هایی که در اطراف در ورودی آمده، نام و تاریخ مرگ صاحب آن را ‏نشان می دهد. فنون تزئین کاشی آن ها نشان دهنده آخرین شیوه های کاشیکاری موجود در اختیار این ‏هنرپروران ثروتمند است: یعنی آخرین آن ها با فن کوئردا سکا کار شده، اما این فن سرانجام جای خود را ‏به کاشی های معرق با افزایش شمار رنگ ها داده است(بلر وبلوم:1381،95و96).‏
گور امیر:‏
بنای معروف به گورِ امیر به خاطر پیوستگی که با قبر تیمور لنگ دارد معروفترین اثر در گنجینه معماری ‏سمرقند است. در واقع تاریخچه این بنا بسیار پیچیده تر از آن است که تصور می شده است. قرار بود این ‏مقبره ی یادبود در وسط مجتمع مدرسه و خانقاهی که تیمور دستور ساخت آن را برای بزرگداشت ‏برادرزاده محبوبش، محمد سلطان، متوفی در سال 1403 داده بود قرار گیرد. تیمور کارهای ساختمانی این ‏بنا را تا زمان مرگش در سال 1405 زیر نظر داشت. در این زمان بنا به صورت یک مقبره ی خانوادگی در ‏آمد که اکثر سلاطین عمده ی تیموری در آن دفن شده اند. تا اواسط قرن 15 میلادی به این بنا اضافه می ‏شد . روی آن کار می کردند. صرفنظر از طرح غیرعادی بنا که ویژگی های مقابر اولیه را با نمایی مسجد ‏مانند در هم آمیخته این بنا به خاطر گنبد خیاری که روی گردنی مرتفع قرار گرفته و همچنین کیفیت ‏عالی کاشی های رنگی که بیشتر سطح دیوارهای آن را پوشانیده و ارزش طرح هایی که روی مواد دیگر ‏مثل چوب و مرمر و به آن صورت برجسته مورد استفاده ثرار گرفته است، شهرت دارد. خاندان تیموری به ‏این بنا، به عنوان مقبره خانوادگی، حداکثر توجه را می کردند. به همین علت یکی از استادانی که روی این ‏بنا کار می کرد پس از پیمودن راهی دراز از اصفهان به سرقند آورده شده بود‎)‎هیل و گرابر:1387، 67)‏
گور امیر در سمرقند که در سال 808 ساخته شده و معمار آن محمد ابن اصفهانی بوده ‏است(توحیدی،271:1386)‏
‏ تیمور در نظر داشت تا در زادگاهش، شهر سبز دفن شود. ولی پس از مرگ نا بهنگام او در سال ‏‏808/1405 او را به بنایی منتقل کردند که امروزه در خود شهر سمرقند به "گور میر" (آرامگاه امیر) ‏شهرت دارد. این بنا را پیش از سال 804/1401 به عنوان مدرسه ساختند و هنگامی که "محمد سلطان" ‏نوه و جانشین تیمور در سال 806/1403 مرد او را در آن جا دفن کردند. وقتی که تیمور در سال ‏‏807/1404 به سمرقند بازگشت دستور داد مقبره کنونی در آن ساخته شود. پس از مرگ وی، فرزندش ‏‏"شاهرخ" او را در آن جا به خاک سپرد و "الغ بیگ" نوه تیمور آن را بصورت آرامگاه سلطنتی تیموریان ‏درآورد. نقشه مجتمع اصلی به صورت در ورودی متصل به یک حیاط با یک مدرسه در شرق و خانقاهی در ‏غرب تدارک دیده شده است. ولی امروزه آن چه از آن باقی مانده است مقبره و بناهای مجاور آن در جنوب ‏است. بیرون آن، گنبد آبی درخشان و پیازی شکل و تویزه دار بر بالای مقبره در زیر نور آفتاب می درخشد ‏و نمونه ای از نیمرخ ساخنمانی در دوره تیموری را به نمایش میگذارد: چندین رج از مقرنس ها، تصویر ‏سایه نمای متورم آن در نوار پهنی از ساقه گنبد در پایه فرا می نماید. ولی در داخل، یک گنبد نیم کره ای ‏از پایه ساقه گنبد سر بر میکشد. دو طاق صدفی با دو بال عمودی نامرئی به هم وصل شده و بر روی گنبد ‏داخلی قرار گرفته است و از نیمرخ زیبا و پیش کرده بیرونی محافظت می کند. این نظام معماری بومی هم ‏ارتفاع و عظمت ظاهری را به رخ می کشید و هم هماهنگی فضای داخلی را تأمین می کرد. این که این ‏گنبد در سرزمینی که زلزله خیز است همچنان پا برجاست نشان از قابلیت و توانایی فنی معماران تیمور ‏دارد(شکل 14 و 15)(بلرو بلوم،1381:96و97)‏
مدرسه غیاثیه خرگرد: ‏
این مدرسه میان خاف و جام در سال های 842 تا 848 قمری ساخته شد. اسن ساختمان زیباترین مدرسه ‏ایران است. در میان مدرسه های ایران از دید دقت و تنوع در نقشه و در آمود از همه بالاتر است. مقرنس ‏های آن بسیار شگفت آور هستند. (پیرنیا ،1382: 251)‏
‏  اوج نوع جدید طاق های قوسی معماری اوایل تیموری را می توان در مدرسه "غیاثیه" خرگرد آخرین کار ‏قوام الدین دید که در سال 846-847/1442-1443 غیاث الدین شیرازی آن را به پایان رسانید. این مدرسه ‏را برای وزیر "پیر احمد خوافی" از اهالی خواف (از شهرهای شکوفای پیشین ایران که اکنون در منطقه بایر ‏مرزی ایران و افغانستان، در جنوب شرقی شهرستان تربت حیدریه قرار گرفته است) ساختند. در این بنا از ‏نقشه استانده ای نظیر گازرکاه استفاده شده و دارای یک ورودی است که مجتمع را به یک صحن چهار ‏ایوانی متصل می کند. اما در این جا توزیع فضا فراتر از مجتمع و بسیار پیچیده است. مثلأ صحن آن مربع ‏شکل است، زوایای آن پخ شده تا با چهار نمای پیشین آن هماهنگ شود و در آن نسبت به تجربه مسجد ‏مشهد یک گام به جلو گذاشته شده است. اندازه چهار ایوان آن یکی است و در نتیجه، مسجد به ورودی ‏مجتمع نزدیک تر شده است. سنجیدگی ورودی مجتمع در مقام یک واحد معماری، از نشانه های معماری ‏تیموری است و خصیصه ای است که نظر معاران ادوار بعدی را به خود جلب کرده است. اتاق هایی که به ‏ورودی متصل می شود چلیپایی است و با نظام طاقبندی سکنج تماشایی، مانند مقبره گوهرشاد پوشانده ‏شده است. اتاقی که در سمت راست است دارای محراب و نظیر یک مسجد است، اتاق دیگر ظاهرأ تالار ‏مجتمع بوده است. در این جا به جای گنبد مجوف هرات، یک برجک نورگیر هشت ضلعی تعبیه شده است ‏و نور را به داخل اتاق هدایت می کند و چشم را به موازات قوس ها از گنبد به پایین می کشاند. امروزه این ‏بنا فاقد آن حجم نمونه ای آثار سترگ معماری اوایل دوره تیموری است. چون اجرای اصلی اندرونی تالار ‏تجمع ناشناخته مانده است، ولی تزئین دیوارهای جانبی با کتیبه هایی در آجر معرق بر حجم افقی آن ‏تاکید ورزیده است. رنگ های درخشان کاشی ها (آبی، فیروزه ای، سیاه، سفید) در تقابل شدید با سطح ‏قهوه ای مات است. سال تأسیس آن در کتیبه در ورودی تاریخ 848-849/1444-1445 است و نشان می ‏دهد که تکمیل تزئین کاشیکاری آن چند سال طول کشیده است( شکل 16).(بلر وبلوم،1381: )‏
مسجد میر چخماق: ‏
مسجد یک ایوانی میر چخماق از 841 قمری به جای مانده است که در نگاه نخست چهارایوانی می نماید ‏اما جز پیشان مسجد که می توان آن را ایوان نامید سه دهانه بزرگ دیگر درآیگاه مسجد است و نمی توان ‏نام ایوان را بر آنها نهاد (پیرنیا،252:1382)‏
این مجتمع در بردارنده یک مسجد چهار ایوانی، خانقاه، قنات، منبع آب و چاه است و حمام و کاروامسرایی ‏نیز در کنار آن موجود است. در این جا نوع خاصی از معماری ایالتی پدید آمد که به سبک مرسوم در ‏معماری ابرشهرهای شمال شرقی ایران مربوط، ولی کاملأ مجزا و مستقل از آن بود. این نمونه های ایالتی از ‏نظر کیفیت نور و دلبازی در تقابل با زیباترین ابنیه این ابرشهرها قرار داشت و از آن ها دلگیرتر و گرفته تر ‏بود و در آن از طاقبندی قوس های متقاطع خبری نبود. دیوارها اغلب سفیدکاری می شد؛ تزئین آن به ‏ازاره های کاشیکاری شده و منابر  محدود بود(شکل 17 و 18)(بلر وبلوم:1381،101)‏
مزار احمد یسوی:‏
یکی از نمونه بناهای تدفینی عالی مزار احمد یسوی در ترکستان بود. این مزار مجتمع کاملی از بناهایی ‏بود که احتیاجات مختلف متولیان را برآورده میکرد و شامل یک مسجد و یک کتابخانه و حجره های خانقاه ‏و یک مطبخ می بود. پلان آن چلیپایی بود  و در اتاقک گنبد عظیمی متمرکز شده است. یکی از مشخصه ‏های مزار احمد یسوی ارایه جلوه هایی از سبک جدید است در بخش بیرونی ترکیب اصلی بر مدخل تزیینی ‏اصلی است که از راه وزن و اندازه عمودی بر حجم اصلی ساختمان تسلط دارد. چنین می نماید که جدار ‏قوس همپوش کاکل خود گنبد بزرگ شده است، و مناره های مشرف بدان به لبه های بیرونی جداره ‏چسبیده و حاکی از استحکام است. روشی که در آن طاق مقوس به بالای جداره قرارگرفته و چنین می ‏نماید که این نمای پیشین هرگز تکمیل نشده است.‏
قواعد معماری ایوان عمیق با برج های مشرف بدان بیشتر با معماری غیر مذهبی هم خوانی دارد. این قواعد ‏آشکارا از ویژگی های کاخ بزرگی چون آق سرای بود که تیمور ساختن آن را آغاز کرد.(پیندر و ‏ویلسن،1379:332و333)‏
تیمور غنائم هنگفتی را که از شکست دولت اردوی زرین به دست آورد برای ساخت آرامگاه عظیم بر روی ‏قبر صوفی معروف "شیخ احمد یسوی" (متوفی 562/1166) به کار برد. یسوی که امروزه در قزاقستان به ‏شهر ترکستان معروف است، واحه ای بر سر راه جاده تجاری شمال تاشکند بود. احمد که از مریدان صوفی ‏بزرگ بخارا، "شیخ یوسف همذانی" بود، طریقت یسوی را به وجود آورد و مقبره او پس از مرگش زیارتگاه ‏ترکان آسیای میانه و ولگا گردید. آرامگاه او از دوردست و سایه روشن گنبدها و طاقگان حجیم آن در چهره ‏صحرا همچون نهنگی از دل دریا بیرون آمده است. این بنا به شکل مستطیل و با مساحت 5/65 در 5/46 ‏متر و دیوارهای بیرونی آن با کتیبه هایی از آجر معرق تزئین یافته است. در بخش جنوبی آن ایوان طاقدار ‏عظیمی با حدود 5/37 متر سر بر کشیده و بیننده را به درون فرا می خواند. درهای چوبی محکوک کنده ‏کاری شده به یک اتاق مربع شکل منتهی می شود که با گنبد مقرنسی به ارتفاع ایوان ورودی پوشیده شده ‏است. این اتاق به احتمال زیاد برای گردهمایی های صوفیان بوده، چون در بردارنده دیگ مفرغی بزرگی ‏است که در ایام عاشورای حسینی در آن برای زائران حلیم درست میکردند. محور میانی به خود مقبره ‏متصل می شود که از دیوار پشتی ساختمان بیرون آمده است و با یک طاقگان مقرنسی خیره کننده ‏پوشیده شده و دارای گنبدی خربزه ای شکل با کاشی های آبی است. اتاق های فرعی خدمات و سکونتگاه ‏هایی چون مسجد، آشپزخانه، حمام، کتابخانه و اتاق ذکر و مراقبه فضای جانبی عمارت را به خود اختصاص ‏داده است. این اتاق ها که اغلب مستطیلی و یا بی نظم است، با بعضی از طاقگان های جذاب معماری ‏متقدم تیموری پوشانده شده اند. چندتا از این اتاق هابه دلیل داشتن قوس های متقاطع که از طاقگان های ‏ستاره شکل محافظت کرده، جالب نظر و چشم گیر است.(بلر و بلوم:1381،92و93)‏
ضریح احمد یسوی بر روی یک نقشه شطرنجی به کمک واحد طول گز (معادل 6/60 سانتیمتر) طراحی ‏شده بود. اتاق اولی به صورت تالار مرکزی طراحی شده و این اتاق سی گز مربعی با قطر خود، میزانی برای ‏کل فضاهای پیرامون پدید آورده است. از قرار معلوم معیاربندی اندازه ها با تحول میزان علائم معماری ‏منطبق بود و بهره گیری از نقشه ها را آسان کرده بود. معمار از طاقگان مقرنسی برای نشان دادن فضاهای ‏مهم مجتمع بهره می گرفت: طاق مقرنس چند ردیفی فضای مرکزی گردهمایی را می پوشاند و حتی ‏سنجیده ترین آن ها مقبره و مسجد را در بر می گرفت. از مدت ها پیش برای پوشاندن فضاهای مهم از ‏طاق مقرنسی استفاده می کردند، مثل آرامگاه "عبدالصمد" در نطنز. ولی آرامگاه احمد یسوی یکی از ‏نخستین نمونه های سترگ آن بود. بهره گیری از مقرنس ها در معماری متقدم تیموری نشان دهنده سنت ‏بهره جویی ایرانیان از مقرنس برای ایجاد یک طاق قوسی بود؛ بعدها از مقرنس به عنوان عناصر فرعی در ‏شبکه طاقگان سکنج استفاده شد که نمونه آن البته در حجم اندک در ضریح ترکستان دیده می ‏شود.(همان،95)‏


 

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

عناصر ویژه معماری دوره تیموری:‏
‏1)مناره ها: بلند و بصورت متقارن و متقارب ( کنار هم) و با ارتفاع بلند و یا به صورت برج هایی در گوشه ‏های بنا ظاهر می شوند. مانند: مسجد جامع کبیر یزد، مسجد گوهرشاد، مسجد مظفریه تبریز و مسجد امام ‏مشهد.‏
‏2) بادگیر: یکی از وجوه معماری خانگی در نواحی گرم ایران است. هر بادگیری شامل یک برج تهویه بر ‏فراز بام بویژه در یزد، اصفهان، کرمان، کاشان و نائین متداول است. مانند: مسجد امیر چخماق، مسجد ‏سرریگ، مساجد فیروزآباد، خانه آقا در کاشان و مدرسه خرگرد در خراسان.‏
‏3) پله یا پلکان: دارای کارکرد سودمند خدماتی است که هرگز از نظر ظاهر و اهمیت اثر معماری محسوب ‏نمی شود. پلکان مفید شامل پله های مارپیچ داخل مناره ها و آنهایی است که به بام و فضای داخلی بین ‏گنبدهای دوپوش منتهی می شود. پله ای مفید در مدارس و آرامگاه ها وسیله ی ارتباط به طبقه دوم است.‏
‏4) سردابه: بسیاری از آرامگاه های تیموری اتاق های تدفینی زیرزمینی در زیر طبقه همکف دارند. مثل: ‏آرامگاه شاه زنده در سمرقند، مقبره خواجه احمد شاه زنده که اولین سردابه هاست. این سردابه ها برای ‏دفن اموات در داخل قبر یا با رویه صندوق چوبی به شکل هشت ضلعی هم ساخته شده و یا به شکل ‏صلیبی مثل برج علاءالدوله در ورامین، آرامگاه گوهرشاد در مشهد و مقبره ابوسعید در غزنه.‏
‏5) اتاق هایی با کاربرد مخصوص: محراب تنها عنصر معماری تیموری است که در آن فضا کاربردی منحصر ‏به فرد دارد. بعضی از اتاق ها به واسطه اندازه کوچکشان چله خانه گفته می شوند ( برای تفکرات مذهبی) ‏تالارهای بزرگی که محراب ندارند و تالار وعظ هستند اطاق های اجرای مراسم بنام جماعت خانه شهرت ‏دارند. ‏
‏6) درگاه ورودی: (پیش طاق) ایوانی است که به صورت محل ورود به حیاط مورد استفاده واقع می شود و ‏غالباً از نمای عمارت پیش آمده تر و از ایوان های داخل حیاط بزرگتر و حجیم تر است.‏
دسته بندی بناهای معماری در کاربردهای مختلف:‏
‏1)بناهای مسکونی از جمله کاخ ها و محلات مسکونی به صورت مجموعه.‏
‏2) معماری شهری و تجاری که باتعداد قابل ملاحظه ای به صورت بازار و دکاکین و کاروانسراها هستند.‏
‏3) بناهای عام المنفعه: نظیر حمام ها که حمام شهر سبز دارای عناصر حمام سنتی اسلامی است و پل ها ‏و ... .‏
‏4) بناهای مذهبی و خیریه: مساجد جامع بزرگ که در بعضی از آنها به دلیل سردر باشکوه برجستگی ‏بیشتری دارد. برای نمونه مساجد با مناره های منفرد با زوج.‏
‏5) بناهای آموزشی: مدارس که غالباً دارای ایوان، سردر ورودی، حیاط و حجره و گنبد کوچک هستند و ‏معمولاً از دو طبقه تشکیل می شوند با حیاط های مجزا برای طلاب دینی مثل مدرسه سلطان حسین باقرا.‏
‏6) بناهای آرامگاهی، خانقاه و زیارتگاه ها. ( انصاری،1385:147تا 150) ‏

 

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

تقسیم بندی معماری تیموریان:‏
‏  معماری این دوره را تقریبأ می توان به چهار مقطع تقسیم کرد:‏
‏1) عمارات دوره تیمور (سلطنت در 782-808/1370-1405)‏
‏2) عمارات دوره شاهرخ و گوهرشاد؛ پسر تیمور و همسرش (سلطنت در 1405-1447)‏
‏3) ابنیه دوره سلطان حسین بایقرا (سلطنت در 873-911/1470-1506) و مشاور و دیوانسالار وی ‏علیشیر نوایی
‏4) ابنیه قراقویونلوها (873-885/1380-1468) و آق قویونلوها (780-914/1378-1508) ؛ ترکمانهای ‏رقبای تیمور در غرب ایران(بلر و بلوم،1381،91)‏
مشخصات معماری تیموریان: ‏
یکی از ویژگی های خاص معماری تیموری که بعدها مورد متابعت صفویه و ازبکان آسیای میانه قرار گرفت ‏ایجاد مجتمع هایی از بناهای یادبود، حول یک میدان روباز بود. دیدنی ترین آنها در رجستان سمرقند قرار ‏دارد. سه ساختمان عمده پیرامون این میدان باقی مانده است. اولی مدرسه ی الغ بیگ است که ساختمان ‏آن در سال 1420 (شکل 1 و 2 ) آغاز شد و طبق نقشه ی کلاسیک، چهار ایوانی ساخته شده دارای نمایی ‏عالی و کاشیکاری ممتاز است. دو بنای دیگر بسیار جدید تر بوده جایگزین بنای متروک یا ویران شده ی ‏عصر تیموری گشته اند. مدرسه ی شیردار در فاصله ی سال های 1619 تا 1636 ساخته شد؛ نمای آن ‏‏(شکل 3 و 5 ) تقلیدی است از سردر مدرسه ی الغ بیگ و در داخل آن روشی نسبتاً غیرعادی برای ‏نگهداری گنبدها به کار رفته است. ساختمان جدید موسوم به مسجد و مدرسه ی طلاکاری ( پوشیده از ‏فلزات گرانبها)  (شکل 4) در حدود سال 1660 تکمیل شده است. طرح و ویژگی های آصلی این بنا اصالت ‏چندانی ندارد و سنگینی فرم های آن با ظرافت بناهای قدیمی در تضاد است (هیل و گرابر،1387:67).‏
دوره تیموری در معماری ایرانی به لحاظ کاربرد رنگ هم از نظر فنی و هم از نظر تنوع حیرت انگیز طرح ‏ها و بافت ها در اوج خود است. رنگ قسمت های بیرونی و درونی را تغییر شکل می دهد اما کاربرد آن بی ‏حساب نیست. ‏
غالب بناهای تیموری به گونه ای محسوس مبتنی بر اسکلت سازه است و کاربرد رنگ تنها موجب جلوه ‏گری بیشتر آن شده اما آن مستغرق نمی کند. این توازن ظریف در قرن های بعدی ناپدید شد. این تعادل ‏میان ساختمان و تزئین بدان معنی است که آجر همچون پس زمینه ای چه به لحاظ رنگ و چه به لحاظ ‏بافت برای تزئینات الحاقی به کار می رفت. خود نقش ها به عنوان نمونه ترنج ها و اسلیمی ها با مقولات ‏دیگر انطباق یافته و تعداد زیادی از آنها در کارگاه های سلطنتی پدید آمده و در تزئین معماری استفاده ‏می شد. بنابراین تمایل به نقشه کلی تزئین بر نمای ورودی بنای اتاق پیاده می شود که به قاب های منفرد ‏و به ظاهر غیر مربوط به هم تقسیم می شود. گاهی اوقات نقشه ی تزئین بسیار پیکر تراشانه است که ‏نمونه آن در استفاده از ترنج های لعابدار که مغرورانه بر سطحی لعابکاری شده نمایان است و یا در سطوح ‏چند گانه طاق های تیموری مشاهده می شود. اما تزئین متداول تر بهره گیری از تباین بافت بناست. به ‏عنوان نمونه کاشی زبر بی لعاب در مجاورت کاشه های صاف لعابدار.  ‏
از ویژگی های ممتاز برخی از شاخص ترین بناهای شکوهمند تیموری، مانند گور امیر در سمرقند و قصر ‏خود تیمور در شهر سبز، اندازه غول پیکر آن است. در واقع دروازه ورودی عمارت پشت را کوچک نشان می ‏دهد. ‏
مسجد بی بی خانوم در سمرقند و مدرسه های هرات نشان از آن دارد که معماران تیموری نسبت به ابعاد ‏نمایشی بنا های خود کاملاً هوشیار بوده اند. در بنای شاه زنده– گورستانی که به نظر می رسد بیشتر برای ‏شاه دخت های تیموری ساخته شده است- نیز آرامگاه ها به طوراتفاقی به صورت مجزا قرار نگرفته است ‏بلکه هماهنگ با بقیه قسمت ها است و راهی تشریفاتی به سوی مقبره شاه زنده می نماید. پلکانی ‏شکوهمند و دراز فضای مناسبی است برای القای حس انتظار و این اطمینان را به وجود می آورد که زائران ‏در مسیری مطلوب به سوی مقبره روان می شوند. به نظر می رسد تمام این محل را تعمداً به شکل ‏نگارخانه رو باز که آخرین فنون تزئینی را نشان دهد طراحی کرده اند. ممکن است در برپایی ان رقابتی ‏خاص نیز در کار بوده است. در بناهای تجربی تر تیموری شیفتگی به قدرت نمادین طاقبندی را می توان ‏احساس نمود. درین جا نگرش پیشین سلجوقی و ایلخانی درباره نقشه سه بخشی گنبدخانه- پایه محدوده ‏انتقالی پایه به گنبد و خود گنبد- منسوخ شده است و بر جای آن شیوه انتقال بسیار روان تر از سطحی به ‏سطح دیگر نشسته است. به طور معمول شبکه ای از طاق های کوچک و غالباً به شکل غیر لوزی قسمت ‏های بالاتر بنا را با طاق های ساده تر و محکم تر در پشت آنها می پوشاند و همگی در آخر کار به خود ‏گنبد ختم میشود که در فراز فضای به ظاهر آشفته زیرین با متانت ایستاده است. با این همه آنگونه که بی ‏درنگ از نقشه این قبیل طاق ها می توان دریافت این نیروی انفجاری مسلماً به تمامی تحت کنترل قرار ‏می گیرد. پیوند های آسمانی طاق های گنبدی که با ستاره های ثابت و شهاب ها ثاقب و نقش مایه ای ‏خورشیدی در وسط تکمیل می شود تردید ناپذیر است. (بلر و بلوم،1381: 212تا217)‏
‏  نظام طاقبندی سکنج از مهمترین نوآوری های معماری تیموری است و به نظر می رسد که از تجارب ‏پیشین نظام طاقبندی متقاطع بر روی فضاهای مستطیلی بهره گرفته باشد. در این جا اتاق مربعی قدیمی ‏‏(5/9 متر در هر وجه) به صورت حجره چلیپایی با طاقچه های پهن در همه جهات در آمده است. چهار ‏قوس پهن، تو نشستگی ها را پر کرده است؛ چهار قوس دیگر به طور همزمان با موازات مربع میانی سر ‏برکشیده است. تقاطع آن ها مربع کوچکی را پدید آورده که از نظام قدیمی چهار سکنج، یا هشت ضلعی، ‏یک منطقه شانزده وجهی و گنبد محافظت کرده است. شکاف های بین تویزه ها و سکنج ها با گچ تراش ‏خورده و منقوش که در این جا نام "شبکه سه کنجی" به خود گرفته، پر شده است. منافع این نظام متعدد ‏و زیاد است: خود طاق قوسی کوچک تر از اتاق مربعی آن است؛ حجم آن تا حدود زیادی کم است؛ بارهای ‏سنگین آن بیشتر در بندکشی ها متمرکز شده تا در دیوارها، مانند معماری گوتیک، و این امکان را به ‏وجود آورده تا در دیوارها پنجره تعبیه شود و یا با پلکان ها و اتاق های فرعی پر گردد.‏
‏  این جریان جدید گشودن فضای داخلی از طریق امحای دیوارها و ستون ها در آرامگاه صوفی معروف ‏‏"خواجه عبدالله انصاری" در گازرگاه (829-901/1425-1427) که به دستور شاهرخ در چند کیلومتری ‏شمال شرق هرات ساخته شد، نیز دیده می شود. شاید این یکی از برنامه های بود که قوام الدین را از کار ‏برای گوهرشاد دور کرده باشد. این آرامگاه در بردارنده یک صحن بزرگ مستطیلی با ایوانی در وسط هریک ‏از وجوهش است. بزرگترین ایوان در سمت قبله یا سمت غربی مجتمع قرار گرفته و مشرف بر مقبره ‏انصاری است. در ورودی روبروی آن است و اتاق های بزرگ و مستطیلی با طاقبندی عرضی و اتاق های ‏کوچک با شبکه سکنجی مشرف به آن است. این نقشه "حظیره" یا "محصوره تدفینی" نامیده شده است و ‏در آن آمیزه ای از پرهیز سنتی مسلمانان از پوشاندن و مسقف ساختن مقابر و اشتیاق حامی آن بنا برای ‏سترگ جلوه دادن یک مکان مقدس به کار رفته است.(بلرو بلوم،1381،99)‏
اجزای تشکیل دهنده ی معماری تیموری همچون ایلخانیان و سلجوقیان بویژه در ساختار مساجد جامع ‏ساخته می شده اند عبارتند از: ‏
‏1)حیاط یا صحن: که از خصوصیات اساسی نقشه متداول در مساجد و مدرسه است که علاوه بر نماز ‏جماعت برای گرفتن وضو و نیازهای دیگر بوده و در ابعاد مربع مستطیل ( مربع در مدارس و مستطیل در ‏مساجد) ساخته می شده است.‏
‏2) ایوان و صفه، رواق و طاق نما: که یک واحد مرکب از یک طاق آهنگ که به حیاط چسبیده و بخشی از ‏نمای داخلی حیاط را شکل می دهند. در بالای آن سر در ایوان است که به صورت قاب از جرزها و به ‏دیوارهای جناقی طاق تشکیل شده که تا پای طاق ادامه دارد و در بالای آن رج های افقی ادامه داشته و در ‏راس طاق بالا می رود: ایوان ها معمولاً محلی برای اجرای تزئینات و کتیبه های تاریخی هستند. ایوان ها ‏گاهی با دهلیزی به داخل حیاط و ایوان دیگری به شبستان های اطراف راه می یابند.‏
‏3) رواق: به سلسله طاق های جناغی به صورت طاق نماهایی که دور حیاط و صحن را فرا می گیرند رواق ‏گفته می شود. این رواق ها در مساجد بصورت باز و یا طاق نماهایی بسته هم ظاهر می شوند. به رواق های ‏مدارس که باز و اطاق هایی درون آنهاست حجره می گویند. زیبایی معماری تیموری در ایجا غیر عمدی ‏رواق هاست.‏
‏4) گنبدخانه ( گنبد و قبّه ) : گنبدخانه به شکل مربع و یا چند وجهی به فضای داخلی گفته می شود که ‏شبستان اصلی مسجد یا تالار بارعام امیر یا مقبره بزرگ که گنبد در هر یک از آنها در بالایش قرار گرفته ‏باشد. بسیاری از گنبدهای تیموری بیشتر از یک سلسله گنبدخانه نیست و با ردیف رواق هایی؛ گنبدهای ‏کوچک به هم وصل می شوند. گنبد به عنوان عنصر متصل در مساجد تیموریان در سمرقند و ترکستان هم ‏آثاری از گنبدسازی در مقبره امیر تیمور – مسجد مدور گنبد امیر دیده می شود. ‏
‏5) تالار ستون دار: متداول ترین روش برای احداث فضای پوشیده بزرگ با ارتفاع کم و تعدادی دهانه های ‏کوچک و بزرگ در تالارهایی با طاق گنبدی است، بر روی ستون و پایه های جرز مانند که معمولاً در ‏طرفین شبستان و ایوان و در مساجد بزرگتر در رواق ها به کار می رفته اند. نمونه این آثار در مسجد کالین ‏بخارا، مسجد نو تربت جام، مسجد جامع سمرقند که ستوندار می باشند. در یزد فضای ستون دار را ‏زمستانی می گویند. نمونه ان مسجد امیر چخماق، مسجد جامع کبیر یزد با فضاهای ستون دار و دهانه ‏های هم اندازه.‏
‏6) تالار شاه نشین دار: که اصطلاحاً جماعت خانه یا شبستان زمستانی گفته می شود. نظیر مسجد جامع ‏اولجایتو و مسجد جامع اصفهان که بر خلاف تالار ستون دار فضای این تالار محدود است.‏
‏7) چهار صفه: یک شکل معماری است که از قرن هفتم شروع شده و یکی از اجزای معماری تیموری است ‏و آن عبارت از یک فضای مربع یا مستطیل یا اتاق های متصل به هم است بطوری که در اطراف فضاهای ‏مرکز یک سلسله طاق های شاه نشین مانند به وجود آید. این طاق ها یا طاق نماها اغلب به دو طبقه ‏تقسیم می شوند که از طریق دهلیز و یا راهروهای سنگی که در جرز کار شده جهت رفت و آمد استفاده ‏می شود. چهارطاق و چهارصفه تقریباً صلیبی شکل بوده و با یک ردیف طاق و تویزه مسقف شده است.‏
‏8) حجره یا غرفه: اتاق های کوچک مربع شکل یا مستطیل و یا هشت گوش در اطراف حیاط هاست که در ‏مدارس در قسمت ایوان ( طاق نما) و پشت آن حجره و اتاق است در دو طبقه با راهرو که روبروی آنها در ‏طبقه دوم متصل می شده اند.‏

 

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

سبک آذری:‏
پس از سلجوقیان ایلخانیان همان سبک رازی را ادامه دادند. بعدها فعالیت های ساختمانی از زمان ‏هلاکوخان مغول جان تازه ای گرفت. در ابتدا آرایش های جسمی متوقف شد. تماماً با خشت و آجر معمولی ‏و طاق نماها، سفید کاری ساخته شد. بعد ها آرایش بنا از بیرون و درون شروع گردید. مانند بناهای مراغه، ‏بنای سلطانیه و ربع رشیدی و شنب غازان و بدین ترتیب سبک آذری را بیان نهادند. سبک آذری نیز ‏مترادف با سبک گوتیک اروپا می باشد. ‏
از مشخصات سبک آذری: ‏
‏1)ریزه کاره های بنا با سبگ و آجر و خشت، رج چینی
‏2) پوشش لوله ای و کجاوه ای ایوان ها
‏3) تزئین داخل و خارج بنا با آجرکاری، تزئینی پیش ساز و گره سازی و گچبری پر کار
‏4) آرایش محراب ها و کتیبه های چشمگیر با قطعات کاشی برجسته
‏5) استفاده از کاشی معرق و نقش و نگار زر و لاجورد و  شنگرفی در داخل بنا
‏6) احیاء هنر کربندی و یزدی بندی
در دوره تیموری این سبک به اوج خود رسید و به حدی آراسته و پرداخته شد که می توان قسمت اعظم ‏زیبایی و درخشندگی بناهای ایران را مرهون این سبک دانست. (توحیدی، 1386، 286)‏
ویژگی های زمانی در شیوه آذری بسیار کارساز بود. در آن زمان نیاز به ساخت ساختمان های گوناگونی ‏بود که باید هرچه زودتر آماده می شدند. از همین رو در روند ساختمان ساده شتاب می شد. پس به بهره ‏گیری از عناصر یکسان رو آوردند. افزون بر این با از میان رفتن شماری از معماران در دوره نخست این ‏شیوه ساختمان هایی ساخته شد که در آن کاستی های هم پدید آمد. یکی از ویژگی های دیگر معماری این ‏شیوه بهره گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری ست. گوناگونی طرح ها درین شیوه از همه بیشتر ‏است. همچنین در این شیوه ساختمان های با اندازه ی بسیار بزرگ ساخته می شد که در شیوه های ‏پیشین مانند نداشت. انواع نقشه با میانسرای چهار ایوانی برای مسجد ها و مدرسه ها به کار رفت. آرامگاه ‏ها همچون گذشته برونگرا بودند. نمونه آن مجموعه ساختمان های شاه زنده سمرقند است که بیشتر آنها ‏چهارگوشه و دارای گنبد های دو پوسته ی گسسته ناری هستند.( پیرنیا: 1382،214)‏
درین شیوه برای ساخت گنبد گسسته دیوارهایی در گرداگرد آن ساخته می شد که خود گنبد روی آنها ‏ساخته می شد. البته از گنبدهای دو پوسته پیوسته نیز در برخی ساختمان ها بهره گیری شده است. درین ‏شیوه از چند گونه طاق بهره گیری شده است. مانند طاق آهن، طاق کلنبو و طاق و تویزه. به طور کلی ‏کاربندی و بهره گیری از پیمون در فضاها درین شیوه برای پدید آوردن اندام های همسان یکنواخت در ‏ساختمان و در پوشش ها برای فضاهایی که اندازه گوناگونی داشتند بوده است. از نمونه های کاربندی ‏مدرسه غیاثیه خرگرد بوده است. در شیوه آذری نخست ساختمان با خشت یا آجر و سنگ لاشه با شتاب و ‏بدون نما سفت کاری می شد. سپس نما سازی به آن افزوده می شد که یا با پوسته ای از آجر گره سازی ‏آجری و گل انداز بود یا با گچ اندود و نقاشی می شد. کم کم از کاربرد آجر کاسته شد و جای آن را کاشی و ‏سفالین نگاری با نگاره برجسته گرفت. از دیگر گونه های آمود کاشی تراش یا معرق بود که پیش از ان ‏کمتر به کار می رفت(پیرنیا، 1386،219 تا 222)‏
بناهایی که به دستور امیر تیمور ساخته شده است مانند کاخ آق سرای و سایر ابنیه در شهر سبز ،مسجد ‏بی بی خانم، و مقبره امیر در سمرقند مقبره خواجه احمد یسوی در شهر ترکستان با ابعاد بزرگ و عظمت ‏سردرها وکتیبه های مرتفع از سایر ابنیه فرق داده میشود .به عقیده تیمور این ساختمان ها با تصاویر ‏هنری می بایست معرف دولت او باشد. (تاجبخش،1381،272)‏
 

  • مهدیه قاسمی