گردشگرم

من یک گردشگرم!

گردشگرم

من یک گردشگرم!

در این وبلاگ از سفرنامه، هتل های ایران و جهان، تور، ویزا و هر آنچه مربوط به گردشگری است برایتان خواهم گفت.

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

معرفی چند بنای معروف و آثار معماری تیموریان:‏
شهر سبز:‏
‏ نخستین اقدام معماری تیمور، تبدیل زادگاه خود شهر کش به پایتخت بود. او این شهر را "شهر سبز" ‏نامید تا از ابرشهر سرسبز خود در دل بیابانی خشک واقع در جنوب سمرقند و در سمت دیگر کوه های ‏زرافشان تجلیلی کرده باشد. از کاخ او در این جا که "آق سرای" (781-798/1379-1396) نامیده می شد، ‏تنها مدخل فروریخته ای باقی مانده است. این مدخل مرکب از یک ایوان غول پیکر با پهنای بیست و دو ‏متر است که "باستیون"هایی آن را در بر گرفته است. این مدخل با آجر ساخته شده ولی با کاشی های ‏زیبایی تزئین یافته است: سطوح وسیعی از آن با آجر معرق پوشیده شده است، در حالی که در سطوح ‏کوچک تر قاب هایی از کاشی چندرنگ به کار رفته و امضای "محمد یوسف تبریزی" را بر خود دارد. آن ها ‏با فن کوئرادا سکا (سیمان خشک) کار شده اند و در آن ها لعاب رنگ های مختلف بر روی کاشی واحدی ‏ترکیب یافته اند و با ماده روغنی که از آمیزش رنگ های سیال در موقع پخت و پز جلوگیری کرده، از هم ‏جدا شده اند.(بلر وبلوم:1381،92و93)‏
شهر سبز در مقام پایتخت تیموری به قدری دور بود که آرزوها و آمال جهانگیرانه تیمور را برآورده نمی ‏ساخت؛ از این رو تصمیم گرفت که پایتخت را به سمرقند منتقل کند. "روی گنزالس دکلاویخو" (در ‏گذشت 1412) سفیر دربار هانری سوم، شاه "کاستیل ولئون" در سال 808/1404 از پایتخت تیمور دیدن ‏کرد و شکوه و جلال آن را ستود. او می نویسد که خیمه های بزرگ همچون کلاه فرنگی و برساخته از ‏پارچه های زربفت و مرصع و کوشک های چندطبقه کاشیکاری شده در میان باغ های سبز که با انهار ‏آبیاری می شدند جلوه می فروختند ( شکل 6 تا 9) (بلر وبلوم:1381:93).‏
مسجد گوهرشاد:‏
از بناهای عهد تیموریان خراسان و اواخر این دوره در آذربایجان تحت حکومت قراقوینلوها و آق قوینلوها ‏می توان بنای مسجد گوهرشاد خراسان را نام برد(توحیدی1386:‏‎286,‎‏).‏
وقتی شاهرخ به سلطنت رسید و هرات را پایتخت قرار داد به دستور گوهرشاد آغا زن او ساختمان مسجدی ‏در مشهد شروع و با پایان آن معرف شاهکار معماری تیموریان گردید(تاجبخش،1381،273).‏
این بنای زیبا و عظیم که یادگاری از معماری شیوه دوم سبک آذری است به وسیله معمار بزرگ قوام الدین ‏شیرازی ساخته شده است. نقشه بنا چهار ایوانی و نمای آن با انواع گره سازی ( آجر کاشی درهم) آمود ‏شده است و تزئینات آن بیشتر هندسی و نوشته های ان بنائی با ترکیبات و طراحی بسیار بدیع است. ‏‏(توحیدی،1386:269)‏
مسجد گوهرشاد در سال های 808 تا 821 قمری ساخته شد. مسجد دارای میانسرای چهار ایوانی ‏است.(پیرنیا،248:1382)‏
شاهرخ با کمک همسر توانمند خود، "گوهرشاد" (درگذشته 862/1457) خراسان را در نیمه نخست سده ‏نهم/پانزدهم یکی از کانون های نوآوری معماری کرد. گوهرشاد برای خوشنودی عناصر قدرتمند شیعی ‏جامعه ایران دستور داد که بین سال های 819 و 821/1416 و 1418 در آرامگاه امام رضا (ع) در مشهد ‏مرمت ها و نوآوری هایی صورت پذیرد. امام رضا (ع) هشتمین امام شیعیان و از خاندان پیامبر اسلام است ‏که دراوایل سده سوم/نهم در نزدیکی توس در شرق ایران به شهادت رسید. از این روی آن جا را "مشهد" ‏‏(شهادتگاه) نام نهادند و یکی از ارجمندترین آرامگاه های شیعی در ایران است. در اطراف آرامگاه در طول ‏زمان عمارات فرعی افزوده شده و پوشش های باشکوه تزئینی با سنگ مرمر تراشیده و کاشیکاری صدفی در ‏آن صورت گرفته است. گوهرشاد در نتیجه افزایش زائران و با هدف ایجاد جایگاهی برای آنان، یک مسجد ‏جامع بزرگ و دارالسیادة و دارالحفاظ در آن ساخت. "قوام الدین شیرازی" ، معمار آن مسجد را در کنار ‏اتاق مقبره ساخت و دو تالار را در فضای موجود برپا کرد. او برای مسجد از نقشه سنتی چهار ایوانی بهره ‏گرفت، و گنبدی بر روی ایوان قبله، نه پشت آن، تعبیه کرد. ایوان روبرویی به تالارهای گردهمایی مردم ‏منتهی می شود. قوام الدین دارالحفاظ را با طاقبندی متقاطع که پیشتر در آرامگاه احمد یسوی به کار رفته ‏بود، پوشش داد.‏
‏  تزئین عمارت نیز زمان و هزینه زیادی را به خود اختصاص داد. از آن جا که مسجد با آرامگاه ضمیمه ‏شده است، دارای نمای بیرونی نیست و بیشترین بخش آن در اطراف صحن متمرکز شده است. قاب های ‏کاشیکاری شده دو طبقه، بلا انقطاع در پیرامون زوایای صحن کشیده شده به طوری که نما فضا را در خود ‏گرفته است. در ایوان قبله نوار عریضی از کتیبه پیش طاق با کاشی آبی و کاشی معرق تعبیه شده که آن را ‏خود "بایسنقر" ، فرزند گوهرشاد طراحی کرده است که از خوشنویسان بنام زمانه و از کتاب دوستان ‏سرآمد برشمرده می شد. محراب عظیم آن که از کاشی معرق است، در پشت ایوان قبله و در زیر آبشاری از ‏عناصر مقرنس نیم گنبد قرار گرفته است. جلوه کلی آن همواره در سده های پیاپی برای زائران مبهوت ‏ککنده و جذاب بوده است ( شکل 10 تا 12)(بلر وبلوم:1381 : 96-98).‏
شاه زنده:‏
شاه زنده از زیباترین مجموعه ساختمان های آسیای میانه است و ارزش هنری و آرایش در مجموعه شاه ‏زنده مافوق ارزیابی است(تاجبخش،1381،272).‏
آثارعمده معماری این دوره به ده سال پسین حکومت تیمور تعلق دارد تلاش های نخستین وی در یادبود ‏اعضای در گذشته خانه اش متمرکز شد و برای این منظور آرامگاهایی را در مجموعه معروف شاه زنده بر پا ‏داشت. این مجموعه مرکب از 16عمارت در سمرقند است(شکل 13)(پیندر و ویلسن،1379:327).‏
بیشتر اعضای اناث خاندان تیمور در این گورستان در تپه بیرون از دیوارهای سمرقند دفن شده اند. این ‏گورستان معروف به شاه زنده و در اطراف قبر "قثم بن عباس" پسر عم پیامبر که ادعا شده در سال ‏‏58/677 در این مکان به شهادت رسید، ساخته شده است. پیشتر آرامگاه و مدرسه بزرگی با محور شرقی - ‏غربی در سده پنجم/یازدهم ساخته شده بود، ولی شماری از حدود سی آرامگاه به موازات خیابان شمالی – ‏جنوبی از آثار سده های هشتم/چهاردهم و نهم/پانزدهم بود. آرامگاه های نخستین در نزدیکی مقبره قثم در ‏بالای تپه قرار گرفته و حال آن که آرامگاه های بعدی در دامنه آن ایجاد شده اند. بیست آرامگاه در فاصله ‏سال های 772/1370 و 808/1405 ساخته شده و "الغ بیگ" این مجموعه را در سال 838/1434 با ایجاد ‏دروازده های سترگ به شهر متصل کرد. یکی از بناهای قابل توجه بنای مربعی کوچک و گنبد دار است که ‏در جهت رو به خیابان، در ورودی حساب شده ای تعبیه شده ولی جهات دیگر آن خالی رها شده است. به ‏غیر از سنگ مقبره کاشیکاری شده در مرکز، اندرونی ها غالبأ دارای نقاشی و رنگ بندی است، ولی بعضی ‏از آن ها کاشیکاری شده است. کتیبه هایی که در اطراف در ورودی آمده، نام و تاریخ مرگ صاحب آن را ‏نشان می دهد. فنون تزئین کاشی آن ها نشان دهنده آخرین شیوه های کاشیکاری موجود در اختیار این ‏هنرپروران ثروتمند است: یعنی آخرین آن ها با فن کوئردا سکا کار شده، اما این فن سرانجام جای خود را ‏به کاشی های معرق با افزایش شمار رنگ ها داده است(بلر وبلوم:1381،95و96).‏
گور امیر:‏
بنای معروف به گورِ امیر به خاطر پیوستگی که با قبر تیمور لنگ دارد معروفترین اثر در گنجینه معماری ‏سمرقند است. در واقع تاریخچه این بنا بسیار پیچیده تر از آن است که تصور می شده است. قرار بود این ‏مقبره ی یادبود در وسط مجتمع مدرسه و خانقاهی که تیمور دستور ساخت آن را برای بزرگداشت ‏برادرزاده محبوبش، محمد سلطان، متوفی در سال 1403 داده بود قرار گیرد. تیمور کارهای ساختمانی این ‏بنا را تا زمان مرگش در سال 1405 زیر نظر داشت. در این زمان بنا به صورت یک مقبره ی خانوادگی در ‏آمد که اکثر سلاطین عمده ی تیموری در آن دفن شده اند. تا اواسط قرن 15 میلادی به این بنا اضافه می ‏شد . روی آن کار می کردند. صرفنظر از طرح غیرعادی بنا که ویژگی های مقابر اولیه را با نمایی مسجد ‏مانند در هم آمیخته این بنا به خاطر گنبد خیاری که روی گردنی مرتفع قرار گرفته و همچنین کیفیت ‏عالی کاشی های رنگی که بیشتر سطح دیوارهای آن را پوشانیده و ارزش طرح هایی که روی مواد دیگر ‏مثل چوب و مرمر و به آن صورت برجسته مورد استفاده ثرار گرفته است، شهرت دارد. خاندان تیموری به ‏این بنا، به عنوان مقبره خانوادگی، حداکثر توجه را می کردند. به همین علت یکی از استادانی که روی این ‏بنا کار می کرد پس از پیمودن راهی دراز از اصفهان به سرقند آورده شده بود‎)‎هیل و گرابر:1387، 67)‏
گور امیر در سمرقند که در سال 808 ساخته شده و معمار آن محمد ابن اصفهانی بوده ‏است(توحیدی،271:1386)‏
‏ تیمور در نظر داشت تا در زادگاهش، شهر سبز دفن شود. ولی پس از مرگ نا بهنگام او در سال ‏‏808/1405 او را به بنایی منتقل کردند که امروزه در خود شهر سمرقند به "گور میر" (آرامگاه امیر) ‏شهرت دارد. این بنا را پیش از سال 804/1401 به عنوان مدرسه ساختند و هنگامی که "محمد سلطان" ‏نوه و جانشین تیمور در سال 806/1403 مرد او را در آن جا دفن کردند. وقتی که تیمور در سال ‏‏807/1404 به سمرقند بازگشت دستور داد مقبره کنونی در آن ساخته شود. پس از مرگ وی، فرزندش ‏‏"شاهرخ" او را در آن جا به خاک سپرد و "الغ بیگ" نوه تیمور آن را بصورت آرامگاه سلطنتی تیموریان ‏درآورد. نقشه مجتمع اصلی به صورت در ورودی متصل به یک حیاط با یک مدرسه در شرق و خانقاهی در ‏غرب تدارک دیده شده است. ولی امروزه آن چه از آن باقی مانده است مقبره و بناهای مجاور آن در جنوب ‏است. بیرون آن، گنبد آبی درخشان و پیازی شکل و تویزه دار بر بالای مقبره در زیر نور آفتاب می درخشد ‏و نمونه ای از نیمرخ ساخنمانی در دوره تیموری را به نمایش میگذارد: چندین رج از مقرنس ها، تصویر ‏سایه نمای متورم آن در نوار پهنی از ساقه گنبد در پایه فرا می نماید. ولی در داخل، یک گنبد نیم کره ای ‏از پایه ساقه گنبد سر بر میکشد. دو طاق صدفی با دو بال عمودی نامرئی به هم وصل شده و بر روی گنبد ‏داخلی قرار گرفته است و از نیمرخ زیبا و پیش کرده بیرونی محافظت می کند. این نظام معماری بومی هم ‏ارتفاع و عظمت ظاهری را به رخ می کشید و هم هماهنگی فضای داخلی را تأمین می کرد. این که این ‏گنبد در سرزمینی که زلزله خیز است همچنان پا برجاست نشان از قابلیت و توانایی فنی معماران تیمور ‏دارد(شکل 14 و 15)(بلرو بلوم،1381:96و97)‏
مدرسه غیاثیه خرگرد: ‏
این مدرسه میان خاف و جام در سال های 842 تا 848 قمری ساخته شد. اسن ساختمان زیباترین مدرسه ‏ایران است. در میان مدرسه های ایران از دید دقت و تنوع در نقشه و در آمود از همه بالاتر است. مقرنس ‏های آن بسیار شگفت آور هستند. (پیرنیا ،1382: 251)‏
‏  اوج نوع جدید طاق های قوسی معماری اوایل تیموری را می توان در مدرسه "غیاثیه" خرگرد آخرین کار ‏قوام الدین دید که در سال 846-847/1442-1443 غیاث الدین شیرازی آن را به پایان رسانید. این مدرسه ‏را برای وزیر "پیر احمد خوافی" از اهالی خواف (از شهرهای شکوفای پیشین ایران که اکنون در منطقه بایر ‏مرزی ایران و افغانستان، در جنوب شرقی شهرستان تربت حیدریه قرار گرفته است) ساختند. در این بنا از ‏نقشه استانده ای نظیر گازرکاه استفاده شده و دارای یک ورودی است که مجتمع را به یک صحن چهار ‏ایوانی متصل می کند. اما در این جا توزیع فضا فراتر از مجتمع و بسیار پیچیده است. مثلأ صحن آن مربع ‏شکل است، زوایای آن پخ شده تا با چهار نمای پیشین آن هماهنگ شود و در آن نسبت به تجربه مسجد ‏مشهد یک گام به جلو گذاشته شده است. اندازه چهار ایوان آن یکی است و در نتیجه، مسجد به ورودی ‏مجتمع نزدیک تر شده است. سنجیدگی ورودی مجتمع در مقام یک واحد معماری، از نشانه های معماری ‏تیموری است و خصیصه ای است که نظر معاران ادوار بعدی را به خود جلب کرده است. اتاق هایی که به ‏ورودی متصل می شود چلیپایی است و با نظام طاقبندی سکنج تماشایی، مانند مقبره گوهرشاد پوشانده ‏شده است. اتاقی که در سمت راست است دارای محراب و نظیر یک مسجد است، اتاق دیگر ظاهرأ تالار ‏مجتمع بوده است. در این جا به جای گنبد مجوف هرات، یک برجک نورگیر هشت ضلعی تعبیه شده است ‏و نور را به داخل اتاق هدایت می کند و چشم را به موازات قوس ها از گنبد به پایین می کشاند. امروزه این ‏بنا فاقد آن حجم نمونه ای آثار سترگ معماری اوایل دوره تیموری است. چون اجرای اصلی اندرونی تالار ‏تجمع ناشناخته مانده است، ولی تزئین دیوارهای جانبی با کتیبه هایی در آجر معرق بر حجم افقی آن ‏تاکید ورزیده است. رنگ های درخشان کاشی ها (آبی، فیروزه ای، سیاه، سفید) در تقابل شدید با سطح ‏قهوه ای مات است. سال تأسیس آن در کتیبه در ورودی تاریخ 848-849/1444-1445 است و نشان می ‏دهد که تکمیل تزئین کاشیکاری آن چند سال طول کشیده است( شکل 16).(بلر وبلوم،1381: )‏
مسجد میر چخماق: ‏
مسجد یک ایوانی میر چخماق از 841 قمری به جای مانده است که در نگاه نخست چهارایوانی می نماید ‏اما جز پیشان مسجد که می توان آن را ایوان نامید سه دهانه بزرگ دیگر درآیگاه مسجد است و نمی توان ‏نام ایوان را بر آنها نهاد (پیرنیا،252:1382)‏
این مجتمع در بردارنده یک مسجد چهار ایوانی، خانقاه، قنات، منبع آب و چاه است و حمام و کاروامسرایی ‏نیز در کنار آن موجود است. در این جا نوع خاصی از معماری ایالتی پدید آمد که به سبک مرسوم در ‏معماری ابرشهرهای شمال شرقی ایران مربوط، ولی کاملأ مجزا و مستقل از آن بود. این نمونه های ایالتی از ‏نظر کیفیت نور و دلبازی در تقابل با زیباترین ابنیه این ابرشهرها قرار داشت و از آن ها دلگیرتر و گرفته تر ‏بود و در آن از طاقبندی قوس های متقاطع خبری نبود. دیوارها اغلب سفیدکاری می شد؛ تزئین آن به ‏ازاره های کاشیکاری شده و منابر  محدود بود(شکل 17 و 18)(بلر وبلوم:1381،101)‏
مزار احمد یسوی:‏
یکی از نمونه بناهای تدفینی عالی مزار احمد یسوی در ترکستان بود. این مزار مجتمع کاملی از بناهایی ‏بود که احتیاجات مختلف متولیان را برآورده میکرد و شامل یک مسجد و یک کتابخانه و حجره های خانقاه ‏و یک مطبخ می بود. پلان آن چلیپایی بود  و در اتاقک گنبد عظیمی متمرکز شده است. یکی از مشخصه ‏های مزار احمد یسوی ارایه جلوه هایی از سبک جدید است در بخش بیرونی ترکیب اصلی بر مدخل تزیینی ‏اصلی است که از راه وزن و اندازه عمودی بر حجم اصلی ساختمان تسلط دارد. چنین می نماید که جدار ‏قوس همپوش کاکل خود گنبد بزرگ شده است، و مناره های مشرف بدان به لبه های بیرونی جداره ‏چسبیده و حاکی از استحکام است. روشی که در آن طاق مقوس به بالای جداره قرارگرفته و چنین می ‏نماید که این نمای پیشین هرگز تکمیل نشده است.‏
قواعد معماری ایوان عمیق با برج های مشرف بدان بیشتر با معماری غیر مذهبی هم خوانی دارد. این قواعد ‏آشکارا از ویژگی های کاخ بزرگی چون آق سرای بود که تیمور ساختن آن را آغاز کرد.(پیندر و ‏ویلسن،1379:332و333)‏
تیمور غنائم هنگفتی را که از شکست دولت اردوی زرین به دست آورد برای ساخت آرامگاه عظیم بر روی ‏قبر صوفی معروف "شیخ احمد یسوی" (متوفی 562/1166) به کار برد. یسوی که امروزه در قزاقستان به ‏شهر ترکستان معروف است، واحه ای بر سر راه جاده تجاری شمال تاشکند بود. احمد که از مریدان صوفی ‏بزرگ بخارا، "شیخ یوسف همذانی" بود، طریقت یسوی را به وجود آورد و مقبره او پس از مرگش زیارتگاه ‏ترکان آسیای میانه و ولگا گردید. آرامگاه او از دوردست و سایه روشن گنبدها و طاقگان حجیم آن در چهره ‏صحرا همچون نهنگی از دل دریا بیرون آمده است. این بنا به شکل مستطیل و با مساحت 5/65 در 5/46 ‏متر و دیوارهای بیرونی آن با کتیبه هایی از آجر معرق تزئین یافته است. در بخش جنوبی آن ایوان طاقدار ‏عظیمی با حدود 5/37 متر سر بر کشیده و بیننده را به درون فرا می خواند. درهای چوبی محکوک کنده ‏کاری شده به یک اتاق مربع شکل منتهی می شود که با گنبد مقرنسی به ارتفاع ایوان ورودی پوشیده شده ‏است. این اتاق به احتمال زیاد برای گردهمایی های صوفیان بوده، چون در بردارنده دیگ مفرغی بزرگی ‏است که در ایام عاشورای حسینی در آن برای زائران حلیم درست میکردند. محور میانی به خود مقبره ‏متصل می شود که از دیوار پشتی ساختمان بیرون آمده است و با یک طاقگان مقرنسی خیره کننده ‏پوشیده شده و دارای گنبدی خربزه ای شکل با کاشی های آبی است. اتاق های فرعی خدمات و سکونتگاه ‏هایی چون مسجد، آشپزخانه، حمام، کتابخانه و اتاق ذکر و مراقبه فضای جانبی عمارت را به خود اختصاص ‏داده است. این اتاق ها که اغلب مستطیلی و یا بی نظم است، با بعضی از طاقگان های جذاب معماری ‏متقدم تیموری پوشانده شده اند. چندتا از این اتاق هابه دلیل داشتن قوس های متقاطع که از طاقگان های ‏ستاره شکل محافظت کرده، جالب نظر و چشم گیر است.(بلر و بلوم:1381،92و93)‏
ضریح احمد یسوی بر روی یک نقشه شطرنجی به کمک واحد طول گز (معادل 6/60 سانتیمتر) طراحی ‏شده بود. اتاق اولی به صورت تالار مرکزی طراحی شده و این اتاق سی گز مربعی با قطر خود، میزانی برای ‏کل فضاهای پیرامون پدید آورده است. از قرار معلوم معیاربندی اندازه ها با تحول میزان علائم معماری ‏منطبق بود و بهره گیری از نقشه ها را آسان کرده بود. معمار از طاقگان مقرنسی برای نشان دادن فضاهای ‏مهم مجتمع بهره می گرفت: طاق مقرنس چند ردیفی فضای مرکزی گردهمایی را می پوشاند و حتی ‏سنجیده ترین آن ها مقبره و مسجد را در بر می گرفت. از مدت ها پیش برای پوشاندن فضاهای مهم از ‏طاق مقرنسی استفاده می کردند، مثل آرامگاه "عبدالصمد" در نطنز. ولی آرامگاه احمد یسوی یکی از ‏نخستین نمونه های سترگ آن بود. بهره گیری از مقرنس ها در معماری متقدم تیموری نشان دهنده سنت ‏بهره جویی ایرانیان از مقرنس برای ایجاد یک طاق قوسی بود؛ بعدها از مقرنس به عنوان عناصر فرعی در ‏شبکه طاقگان سکنج استفاده شد که نمونه آن البته در حجم اندک در ضریح ترکستان دیده می ‏شود.(همان،95)‏


 

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

عناصر ویژه معماری دوره تیموری:‏
‏1)مناره ها: بلند و بصورت متقارن و متقارب ( کنار هم) و با ارتفاع بلند و یا به صورت برج هایی در گوشه ‏های بنا ظاهر می شوند. مانند: مسجد جامع کبیر یزد، مسجد گوهرشاد، مسجد مظفریه تبریز و مسجد امام ‏مشهد.‏
‏2) بادگیر: یکی از وجوه معماری خانگی در نواحی گرم ایران است. هر بادگیری شامل یک برج تهویه بر ‏فراز بام بویژه در یزد، اصفهان، کرمان، کاشان و نائین متداول است. مانند: مسجد امیر چخماق، مسجد ‏سرریگ، مساجد فیروزآباد، خانه آقا در کاشان و مدرسه خرگرد در خراسان.‏
‏3) پله یا پلکان: دارای کارکرد سودمند خدماتی است که هرگز از نظر ظاهر و اهمیت اثر معماری محسوب ‏نمی شود. پلکان مفید شامل پله های مارپیچ داخل مناره ها و آنهایی است که به بام و فضای داخلی بین ‏گنبدهای دوپوش منتهی می شود. پله ای مفید در مدارس و آرامگاه ها وسیله ی ارتباط به طبقه دوم است.‏
‏4) سردابه: بسیاری از آرامگاه های تیموری اتاق های تدفینی زیرزمینی در زیر طبقه همکف دارند. مثل: ‏آرامگاه شاه زنده در سمرقند، مقبره خواجه احمد شاه زنده که اولین سردابه هاست. این سردابه ها برای ‏دفن اموات در داخل قبر یا با رویه صندوق چوبی به شکل هشت ضلعی هم ساخته شده و یا به شکل ‏صلیبی مثل برج علاءالدوله در ورامین، آرامگاه گوهرشاد در مشهد و مقبره ابوسعید در غزنه.‏
‏5) اتاق هایی با کاربرد مخصوص: محراب تنها عنصر معماری تیموری است که در آن فضا کاربردی منحصر ‏به فرد دارد. بعضی از اتاق ها به واسطه اندازه کوچکشان چله خانه گفته می شوند ( برای تفکرات مذهبی) ‏تالارهای بزرگی که محراب ندارند و تالار وعظ هستند اطاق های اجرای مراسم بنام جماعت خانه شهرت ‏دارند. ‏
‏6) درگاه ورودی: (پیش طاق) ایوانی است که به صورت محل ورود به حیاط مورد استفاده واقع می شود و ‏غالباً از نمای عمارت پیش آمده تر و از ایوان های داخل حیاط بزرگتر و حجیم تر است.‏
دسته بندی بناهای معماری در کاربردهای مختلف:‏
‏1)بناهای مسکونی از جمله کاخ ها و محلات مسکونی به صورت مجموعه.‏
‏2) معماری شهری و تجاری که باتعداد قابل ملاحظه ای به صورت بازار و دکاکین و کاروانسراها هستند.‏
‏3) بناهای عام المنفعه: نظیر حمام ها که حمام شهر سبز دارای عناصر حمام سنتی اسلامی است و پل ها ‏و ... .‏
‏4) بناهای مذهبی و خیریه: مساجد جامع بزرگ که در بعضی از آنها به دلیل سردر باشکوه برجستگی ‏بیشتری دارد. برای نمونه مساجد با مناره های منفرد با زوج.‏
‏5) بناهای آموزشی: مدارس که غالباً دارای ایوان، سردر ورودی، حیاط و حجره و گنبد کوچک هستند و ‏معمولاً از دو طبقه تشکیل می شوند با حیاط های مجزا برای طلاب دینی مثل مدرسه سلطان حسین باقرا.‏
‏6) بناهای آرامگاهی، خانقاه و زیارتگاه ها. ( انصاری،1385:147تا 150) ‏

 

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

تقسیم بندی معماری تیموریان:‏
‏  معماری این دوره را تقریبأ می توان به چهار مقطع تقسیم کرد:‏
‏1) عمارات دوره تیمور (سلطنت در 782-808/1370-1405)‏
‏2) عمارات دوره شاهرخ و گوهرشاد؛ پسر تیمور و همسرش (سلطنت در 1405-1447)‏
‏3) ابنیه دوره سلطان حسین بایقرا (سلطنت در 873-911/1470-1506) و مشاور و دیوانسالار وی ‏علیشیر نوایی
‏4) ابنیه قراقویونلوها (873-885/1380-1468) و آق قویونلوها (780-914/1378-1508) ؛ ترکمانهای ‏رقبای تیمور در غرب ایران(بلر و بلوم،1381،91)‏
مشخصات معماری تیموریان: ‏
یکی از ویژگی های خاص معماری تیموری که بعدها مورد متابعت صفویه و ازبکان آسیای میانه قرار گرفت ‏ایجاد مجتمع هایی از بناهای یادبود، حول یک میدان روباز بود. دیدنی ترین آنها در رجستان سمرقند قرار ‏دارد. سه ساختمان عمده پیرامون این میدان باقی مانده است. اولی مدرسه ی الغ بیگ است که ساختمان ‏آن در سال 1420 (شکل 1 و 2 ) آغاز شد و طبق نقشه ی کلاسیک، چهار ایوانی ساخته شده دارای نمایی ‏عالی و کاشیکاری ممتاز است. دو بنای دیگر بسیار جدید تر بوده جایگزین بنای متروک یا ویران شده ی ‏عصر تیموری گشته اند. مدرسه ی شیردار در فاصله ی سال های 1619 تا 1636 ساخته شد؛ نمای آن ‏‏(شکل 3 و 5 ) تقلیدی است از سردر مدرسه ی الغ بیگ و در داخل آن روشی نسبتاً غیرعادی برای ‏نگهداری گنبدها به کار رفته است. ساختمان جدید موسوم به مسجد و مدرسه ی طلاکاری ( پوشیده از ‏فلزات گرانبها)  (شکل 4) در حدود سال 1660 تکمیل شده است. طرح و ویژگی های آصلی این بنا اصالت ‏چندانی ندارد و سنگینی فرم های آن با ظرافت بناهای قدیمی در تضاد است (هیل و گرابر،1387:67).‏
دوره تیموری در معماری ایرانی به لحاظ کاربرد رنگ هم از نظر فنی و هم از نظر تنوع حیرت انگیز طرح ‏ها و بافت ها در اوج خود است. رنگ قسمت های بیرونی و درونی را تغییر شکل می دهد اما کاربرد آن بی ‏حساب نیست. ‏
غالب بناهای تیموری به گونه ای محسوس مبتنی بر اسکلت سازه است و کاربرد رنگ تنها موجب جلوه ‏گری بیشتر آن شده اما آن مستغرق نمی کند. این توازن ظریف در قرن های بعدی ناپدید شد. این تعادل ‏میان ساختمان و تزئین بدان معنی است که آجر همچون پس زمینه ای چه به لحاظ رنگ و چه به لحاظ ‏بافت برای تزئینات الحاقی به کار می رفت. خود نقش ها به عنوان نمونه ترنج ها و اسلیمی ها با مقولات ‏دیگر انطباق یافته و تعداد زیادی از آنها در کارگاه های سلطنتی پدید آمده و در تزئین معماری استفاده ‏می شد. بنابراین تمایل به نقشه کلی تزئین بر نمای ورودی بنای اتاق پیاده می شود که به قاب های منفرد ‏و به ظاهر غیر مربوط به هم تقسیم می شود. گاهی اوقات نقشه ی تزئین بسیار پیکر تراشانه است که ‏نمونه آن در استفاده از ترنج های لعابدار که مغرورانه بر سطحی لعابکاری شده نمایان است و یا در سطوح ‏چند گانه طاق های تیموری مشاهده می شود. اما تزئین متداول تر بهره گیری از تباین بافت بناست. به ‏عنوان نمونه کاشی زبر بی لعاب در مجاورت کاشه های صاف لعابدار.  ‏
از ویژگی های ممتاز برخی از شاخص ترین بناهای شکوهمند تیموری، مانند گور امیر در سمرقند و قصر ‏خود تیمور در شهر سبز، اندازه غول پیکر آن است. در واقع دروازه ورودی عمارت پشت را کوچک نشان می ‏دهد. ‏
مسجد بی بی خانوم در سمرقند و مدرسه های هرات نشان از آن دارد که معماران تیموری نسبت به ابعاد ‏نمایشی بنا های خود کاملاً هوشیار بوده اند. در بنای شاه زنده– گورستانی که به نظر می رسد بیشتر برای ‏شاه دخت های تیموری ساخته شده است- نیز آرامگاه ها به طوراتفاقی به صورت مجزا قرار نگرفته است ‏بلکه هماهنگ با بقیه قسمت ها است و راهی تشریفاتی به سوی مقبره شاه زنده می نماید. پلکانی ‏شکوهمند و دراز فضای مناسبی است برای القای حس انتظار و این اطمینان را به وجود می آورد که زائران ‏در مسیری مطلوب به سوی مقبره روان می شوند. به نظر می رسد تمام این محل را تعمداً به شکل ‏نگارخانه رو باز که آخرین فنون تزئینی را نشان دهد طراحی کرده اند. ممکن است در برپایی ان رقابتی ‏خاص نیز در کار بوده است. در بناهای تجربی تر تیموری شیفتگی به قدرت نمادین طاقبندی را می توان ‏احساس نمود. درین جا نگرش پیشین سلجوقی و ایلخانی درباره نقشه سه بخشی گنبدخانه- پایه محدوده ‏انتقالی پایه به گنبد و خود گنبد- منسوخ شده است و بر جای آن شیوه انتقال بسیار روان تر از سطحی به ‏سطح دیگر نشسته است. به طور معمول شبکه ای از طاق های کوچک و غالباً به شکل غیر لوزی قسمت ‏های بالاتر بنا را با طاق های ساده تر و محکم تر در پشت آنها می پوشاند و همگی در آخر کار به خود ‏گنبد ختم میشود که در فراز فضای به ظاهر آشفته زیرین با متانت ایستاده است. با این همه آنگونه که بی ‏درنگ از نقشه این قبیل طاق ها می توان دریافت این نیروی انفجاری مسلماً به تمامی تحت کنترل قرار ‏می گیرد. پیوند های آسمانی طاق های گنبدی که با ستاره های ثابت و شهاب ها ثاقب و نقش مایه ای ‏خورشیدی در وسط تکمیل می شود تردید ناپذیر است. (بلر و بلوم،1381: 212تا217)‏
‏  نظام طاقبندی سکنج از مهمترین نوآوری های معماری تیموری است و به نظر می رسد که از تجارب ‏پیشین نظام طاقبندی متقاطع بر روی فضاهای مستطیلی بهره گرفته باشد. در این جا اتاق مربعی قدیمی ‏‏(5/9 متر در هر وجه) به صورت حجره چلیپایی با طاقچه های پهن در همه جهات در آمده است. چهار ‏قوس پهن، تو نشستگی ها را پر کرده است؛ چهار قوس دیگر به طور همزمان با موازات مربع میانی سر ‏برکشیده است. تقاطع آن ها مربع کوچکی را پدید آورده که از نظام قدیمی چهار سکنج، یا هشت ضلعی، ‏یک منطقه شانزده وجهی و گنبد محافظت کرده است. شکاف های بین تویزه ها و سکنج ها با گچ تراش ‏خورده و منقوش که در این جا نام "شبکه سه کنجی" به خود گرفته، پر شده است. منافع این نظام متعدد ‏و زیاد است: خود طاق قوسی کوچک تر از اتاق مربعی آن است؛ حجم آن تا حدود زیادی کم است؛ بارهای ‏سنگین آن بیشتر در بندکشی ها متمرکز شده تا در دیوارها، مانند معماری گوتیک، و این امکان را به ‏وجود آورده تا در دیوارها پنجره تعبیه شود و یا با پلکان ها و اتاق های فرعی پر گردد.‏
‏  این جریان جدید گشودن فضای داخلی از طریق امحای دیوارها و ستون ها در آرامگاه صوفی معروف ‏‏"خواجه عبدالله انصاری" در گازرگاه (829-901/1425-1427) که به دستور شاهرخ در چند کیلومتری ‏شمال شرق هرات ساخته شد، نیز دیده می شود. شاید این یکی از برنامه های بود که قوام الدین را از کار ‏برای گوهرشاد دور کرده باشد. این آرامگاه در بردارنده یک صحن بزرگ مستطیلی با ایوانی در وسط هریک ‏از وجوهش است. بزرگترین ایوان در سمت قبله یا سمت غربی مجتمع قرار گرفته و مشرف بر مقبره ‏انصاری است. در ورودی روبروی آن است و اتاق های بزرگ و مستطیلی با طاقبندی عرضی و اتاق های ‏کوچک با شبکه سکنجی مشرف به آن است. این نقشه "حظیره" یا "محصوره تدفینی" نامیده شده است و ‏در آن آمیزه ای از پرهیز سنتی مسلمانان از پوشاندن و مسقف ساختن مقابر و اشتیاق حامی آن بنا برای ‏سترگ جلوه دادن یک مکان مقدس به کار رفته است.(بلرو بلوم،1381،99)‏
اجزای تشکیل دهنده ی معماری تیموری همچون ایلخانیان و سلجوقیان بویژه در ساختار مساجد جامع ‏ساخته می شده اند عبارتند از: ‏
‏1)حیاط یا صحن: که از خصوصیات اساسی نقشه متداول در مساجد و مدرسه است که علاوه بر نماز ‏جماعت برای گرفتن وضو و نیازهای دیگر بوده و در ابعاد مربع مستطیل ( مربع در مدارس و مستطیل در ‏مساجد) ساخته می شده است.‏
‏2) ایوان و صفه، رواق و طاق نما: که یک واحد مرکب از یک طاق آهنگ که به حیاط چسبیده و بخشی از ‏نمای داخلی حیاط را شکل می دهند. در بالای آن سر در ایوان است که به صورت قاب از جرزها و به ‏دیوارهای جناقی طاق تشکیل شده که تا پای طاق ادامه دارد و در بالای آن رج های افقی ادامه داشته و در ‏راس طاق بالا می رود: ایوان ها معمولاً محلی برای اجرای تزئینات و کتیبه های تاریخی هستند. ایوان ها ‏گاهی با دهلیزی به داخل حیاط و ایوان دیگری به شبستان های اطراف راه می یابند.‏
‏3) رواق: به سلسله طاق های جناغی به صورت طاق نماهایی که دور حیاط و صحن را فرا می گیرند رواق ‏گفته می شود. این رواق ها در مساجد بصورت باز و یا طاق نماهایی بسته هم ظاهر می شوند. به رواق های ‏مدارس که باز و اطاق هایی درون آنهاست حجره می گویند. زیبایی معماری تیموری در ایجا غیر عمدی ‏رواق هاست.‏
‏4) گنبدخانه ( گنبد و قبّه ) : گنبدخانه به شکل مربع و یا چند وجهی به فضای داخلی گفته می شود که ‏شبستان اصلی مسجد یا تالار بارعام امیر یا مقبره بزرگ که گنبد در هر یک از آنها در بالایش قرار گرفته ‏باشد. بسیاری از گنبدهای تیموری بیشتر از یک سلسله گنبدخانه نیست و با ردیف رواق هایی؛ گنبدهای ‏کوچک به هم وصل می شوند. گنبد به عنوان عنصر متصل در مساجد تیموریان در سمرقند و ترکستان هم ‏آثاری از گنبدسازی در مقبره امیر تیمور – مسجد مدور گنبد امیر دیده می شود. ‏
‏5) تالار ستون دار: متداول ترین روش برای احداث فضای پوشیده بزرگ با ارتفاع کم و تعدادی دهانه های ‏کوچک و بزرگ در تالارهایی با طاق گنبدی است، بر روی ستون و پایه های جرز مانند که معمولاً در ‏طرفین شبستان و ایوان و در مساجد بزرگتر در رواق ها به کار می رفته اند. نمونه این آثار در مسجد کالین ‏بخارا، مسجد نو تربت جام، مسجد جامع سمرقند که ستوندار می باشند. در یزد فضای ستون دار را ‏زمستانی می گویند. نمونه ان مسجد امیر چخماق، مسجد جامع کبیر یزد با فضاهای ستون دار و دهانه ‏های هم اندازه.‏
‏6) تالار شاه نشین دار: که اصطلاحاً جماعت خانه یا شبستان زمستانی گفته می شود. نظیر مسجد جامع ‏اولجایتو و مسجد جامع اصفهان که بر خلاف تالار ستون دار فضای این تالار محدود است.‏
‏7) چهار صفه: یک شکل معماری است که از قرن هفتم شروع شده و یکی از اجزای معماری تیموری است ‏و آن عبارت از یک فضای مربع یا مستطیل یا اتاق های متصل به هم است بطوری که در اطراف فضاهای ‏مرکز یک سلسله طاق های شاه نشین مانند به وجود آید. این طاق ها یا طاق نماها اغلب به دو طبقه ‏تقسیم می شوند که از طریق دهلیز و یا راهروهای سنگی که در جرز کار شده جهت رفت و آمد استفاده ‏می شود. چهارطاق و چهارصفه تقریباً صلیبی شکل بوده و با یک ردیف طاق و تویزه مسقف شده است.‏
‏8) حجره یا غرفه: اتاق های کوچک مربع شکل یا مستطیل و یا هشت گوش در اطراف حیاط هاست که در ‏مدارس در قسمت ایوان ( طاق نما) و پشت آن حجره و اتاق است در دو طبقه با راهرو که روبروی آنها در ‏طبقه دوم متصل می شده اند.‏

 

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

سبک آذری:‏
پس از سلجوقیان ایلخانیان همان سبک رازی را ادامه دادند. بعدها فعالیت های ساختمانی از زمان ‏هلاکوخان مغول جان تازه ای گرفت. در ابتدا آرایش های جسمی متوقف شد. تماماً با خشت و آجر معمولی ‏و طاق نماها، سفید کاری ساخته شد. بعد ها آرایش بنا از بیرون و درون شروع گردید. مانند بناهای مراغه، ‏بنای سلطانیه و ربع رشیدی و شنب غازان و بدین ترتیب سبک آذری را بیان نهادند. سبک آذری نیز ‏مترادف با سبک گوتیک اروپا می باشد. ‏
از مشخصات سبک آذری: ‏
‏1)ریزه کاره های بنا با سبگ و آجر و خشت، رج چینی
‏2) پوشش لوله ای و کجاوه ای ایوان ها
‏3) تزئین داخل و خارج بنا با آجرکاری، تزئینی پیش ساز و گره سازی و گچبری پر کار
‏4) آرایش محراب ها و کتیبه های چشمگیر با قطعات کاشی برجسته
‏5) استفاده از کاشی معرق و نقش و نگار زر و لاجورد و  شنگرفی در داخل بنا
‏6) احیاء هنر کربندی و یزدی بندی
در دوره تیموری این سبک به اوج خود رسید و به حدی آراسته و پرداخته شد که می توان قسمت اعظم ‏زیبایی و درخشندگی بناهای ایران را مرهون این سبک دانست. (توحیدی، 1386، 286)‏
ویژگی های زمانی در شیوه آذری بسیار کارساز بود. در آن زمان نیاز به ساخت ساختمان های گوناگونی ‏بود که باید هرچه زودتر آماده می شدند. از همین رو در روند ساختمان ساده شتاب می شد. پس به بهره ‏گیری از عناصر یکسان رو آوردند. افزون بر این با از میان رفتن شماری از معماران در دوره نخست این ‏شیوه ساختمان هایی ساخته شد که در آن کاستی های هم پدید آمد. یکی از ویژگی های دیگر معماری این ‏شیوه بهره گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری ست. گوناگونی طرح ها درین شیوه از همه بیشتر ‏است. همچنین در این شیوه ساختمان های با اندازه ی بسیار بزرگ ساخته می شد که در شیوه های ‏پیشین مانند نداشت. انواع نقشه با میانسرای چهار ایوانی برای مسجد ها و مدرسه ها به کار رفت. آرامگاه ‏ها همچون گذشته برونگرا بودند. نمونه آن مجموعه ساختمان های شاه زنده سمرقند است که بیشتر آنها ‏چهارگوشه و دارای گنبد های دو پوسته ی گسسته ناری هستند.( پیرنیا: 1382،214)‏
درین شیوه برای ساخت گنبد گسسته دیوارهایی در گرداگرد آن ساخته می شد که خود گنبد روی آنها ‏ساخته می شد. البته از گنبدهای دو پوسته پیوسته نیز در برخی ساختمان ها بهره گیری شده است. درین ‏شیوه از چند گونه طاق بهره گیری شده است. مانند طاق آهن، طاق کلنبو و طاق و تویزه. به طور کلی ‏کاربندی و بهره گیری از پیمون در فضاها درین شیوه برای پدید آوردن اندام های همسان یکنواخت در ‏ساختمان و در پوشش ها برای فضاهایی که اندازه گوناگونی داشتند بوده است. از نمونه های کاربندی ‏مدرسه غیاثیه خرگرد بوده است. در شیوه آذری نخست ساختمان با خشت یا آجر و سنگ لاشه با شتاب و ‏بدون نما سفت کاری می شد. سپس نما سازی به آن افزوده می شد که یا با پوسته ای از آجر گره سازی ‏آجری و گل انداز بود یا با گچ اندود و نقاشی می شد. کم کم از کاربرد آجر کاسته شد و جای آن را کاشی و ‏سفالین نگاری با نگاره برجسته گرفت. از دیگر گونه های آمود کاشی تراش یا معرق بود که پیش از ان ‏کمتر به کار می رفت(پیرنیا، 1386،219 تا 222)‏
بناهایی که به دستور امیر تیمور ساخته شده است مانند کاخ آق سرای و سایر ابنیه در شهر سبز ،مسجد ‏بی بی خانم، و مقبره امیر در سمرقند مقبره خواجه احمد یسوی در شهر ترکستان با ابعاد بزرگ و عظمت ‏سردرها وکتیبه های مرتفع از سایر ابنیه فرق داده میشود .به عقیده تیمور این ساختمان ها با تصاویر ‏هنری می بایست معرف دولت او باشد. (تاجبخش،1381،272)‏
 

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

تو مشهد که راه میریم، راه به راه کلی هتل ساخته شده که اکثرشون هم پر هستن. ولی سوال اینجاست که ‏از بین این همه هتل خوب در مشهد، کدوم رو انتخاب کنیم؟ اگر قیمت هتل براتون مهم نیست، خب ‏انتخاب های زیادی دارین و می‌تونین تو هتل هایی اقامت کنین که تو ایران تکن و جای دیگه‌ای از ایران ‏نظیرندارن. تو این مقاله میخوام بهترین هتل های مشهد رو از نظر خودم بهتون معرفی کنم تا بتونین یه ‏انتخاب خوب برای رزرو هتل در مشهد با تخفیف داشته باشین.‏


هتل درویشی مشهد
وقتی میگیم بهترین هتل های مشهد، قطعا هتل درویشی، تو این لیست هست. بیشتر دلیل مشهور شدن ‏هتل درویشی، یکی لابی خیلی مجللش هست و یکی هم اتاق های خاصش. در واقع این هتل پنج ستاره در ‏مشهد، یه عالمه اتاق خاص داره، مجللترین هاش یکی پنت هاوس اسپا هست که همه امکانات یه اسپا رو ‏تو خود اتاق داره و یکی هم پنت هاوس رم که خیلی اتاق شیک و دلنشینیه. کلا هتل درویشی یه سری ‏اتاق داره که از سبک معماری ملل مختلف دنیا الهام گرفته، مثل اتاق مصری، چینی، رم باستان، ایران ‏باستان و ایران عصر اسلامی. اتاق آینده هم یه اتاق خاصه که معماریش کاملا متفاوته و فک کنم شبیهش ‏رو جای دیگه ندیده باشین. البته این هتل کلی رستوران و امکانات باحال دیگه هم داره و چون نزدیک به ‏حرم هست، خیلی طرفدار داره. یادتون باشه رزرو هتل درویشی مشهد با تخفیف رو می‌تونین از سایت ‏علاءالدین تراول انجام بدین.‏


هتل بین المللی قصر طلایی مشهد
اگر سبک کلاسیک تو معماری رو دوست داشته باشین، حتما هتل بین المللی قصر طلایی مشهد رو تو ‏ذهنتون دداشته باشین. معماری کلاسیک به سبک کاخ های مجلل اروپایی، اتاق های خاص و بسیار بسیار ‏مجلل ریال سودیت های قاجاری با دکوراسیون خاص و پرنسس رویال از زیباترین اتاق های با طراحی ‏دکوراسیون شیکه که می‌تونین توش اقامت کنین. صبحانه هتل قصر طلایی مشهد هم خیلی خوبه و ‏خدمات اسپا و ماساژ هتل هم میشه گفت این هتل پنج ستاره مشهد رو به یه هتل همه چیز تموم تبدیل ‏کرده. دیدن قیمت هتل قصر طلایی مشهد از علاءالدین تراول  و رزرو اون می تونه براتون یه اتفاق خوب باشه، پس هرچی ‏زودتر رزروش کنین.‏


هتل الماس 2 مشهد
بین همه هتل های لوکس مشهد، هتل الماس 2 مث الماس می‌درخشه. فقط کافیه برین تو طبقات و یه ‏چرخ بزنین و دلتون بخواد تو هربار سفر به مشهد، یکی از اتاق ها رو امتحان کنین، به جرات میشه گفت ‏سوییت های صفوی و هنری که توش به کار رفته رو هیچ جای دیگه نمی تونین ببینین، حتی تو کاخ های ‏صفوی واقعی! تلفیق ایینه کاری و چندین هنر دیگه با رنگ فیروزه‌ای ایرانی خالص! همین قدر هنر تو بقیه ‏سوئیت ها به سبک ایتالیایی، روسی، رومی، آفریقایی و ... قرار گرفته و شما رو به وجد میاره. این هتل هم ‏امکانات خیلی خوبی داره و یکی از بهترین هتل های پنج ستاره مشهد محسوب میشه. رزرو هتل الماس 2 مشهد هم به ‏شکل آنلاین و با قیمت مناسب از علاءالدین تراول قابل رزروه.‏

هتل جواد مشهد
هتل جواد، یکی از هتل های 4 ستاره مشهد هست که هتلی لوکس و خوب محسوب میشه. قیمت مناسبی ‏داره و خیلی به حرم نزدیکه. شاید کمتر کسی بدونه که اتاق ها هتل جواد مشهد هم طراحی و دکوراسیون ‏خاص دارن، مثلا اتاق ایتالیایی، اتاق ماه عسل، اتاق سنتی، اتاق مراکشی، فرانسوی و.... این هتل پرسنل ‏خیلی مهربونی داره و کافی شاپش هم خیلی خاص و خواستنیه. سونا، جکوزی، رستوران شیک و پارکینگ ‏بخشی از خدمات و امکانات این هتله!‏

هتل کوثر ناب مشهد
بسته به این که دلیل انتخاب هتلتون چیه، گزینه های مختلفی براتون هست. مثلا خاص بودن اتاق ها، ‏نزدیک بودن به حرم، قرار گرفتن تو خیابون امام رضا، خلوت بودن هتل، امکانات متفاوت، اتاق هایی که ‏دید حرم دارن و یا حتی بزرگ و کوچیک بودن سایز اتاق های هتل! من خودم هتل کوثر ناب مشهد رو به ‏چند دلیل دوست دارم، اول اینکه با اونکه تو خیابون امام رضا قرار نگرفته (باورش سخته ولی تو یه خیابون ‏جدید که تازه احداث کردن و به حرم میرسه ساخته شده)، اتاق های فوق بزرگش (بعضی اتاقهاش سه ‏خوابه هستن و انگار یه خونه کاملن)، امکانات خوب (بیشتر اتاقا ماشین لباسشویی و ظرفشویی هم دارن)، ‏رستوران های خوب، پرسنل خوب، دید برخی از اتاقها به حرم و در نهایت خلوت بودن مکان قرارگیری ‏هتل خیلی می پسندم!‏


حقیقت اینه که صنعت هتلداری تو مشهد خیلی پیشرفت کرده و اونقدر هتل های خوب در مشهد زیادند ‏که نمیشه فکرشو هم کرد. مثلا هتل سه ستاره آرمان مشهد یکی از انتخاب های منه که با روف گاردن ‏های عالی و فضای خیلی خاصی که داره، دل من رو برده. یا هتل بین المللی قصر مشهد که یه هتل درجه ‏یک و عالیه. فراموش نکنین که علاءالدین تراول عمده فروش خدمات گردشگری و تشریفات محسوب ‏میشه. یعنی هیچ خدمتی تو این حوزه نیست که از علاءالدین تراول بخواین و براتون انجام نده. از رزرو هتل ‏در ایران و جهان، تور داخلی، تور خارجی، اخذ ویزا، اخذ گواهینامه بین المللی رانندگی، فروش بلیط قطار و ‏هواپیما، معرفی جاذبه های ایران و مشهد، اجاره سالن، رزرو رستوران، سی آی پی فرودگاهی، برگزاری ‏مراسم، رزرو اقامتگاه، ترانسفر و ....! پیشنهاد می‌کنیم شما هم این خدمات کامل رو از علاءالدین تراول ‏بخواین. ‏

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

تیمور با وجود تمام سفاکی هایش به پیران و صوفیان عصر ارج می نهاد و برخلاف دیگر فاتحان ایران ‏اسلامی چندان از توجه به دانش و فرهنگ بی توجه نبود . ازمیان مناطق با فهنگی که او متصرف شده بود ‏تنها خوارزم عمیقا ترک زبان بوده است . از این رو تیمور تحت تاثیر فرهنگ ایران قرار گرفته بود با فضلای ‏ایرانی در تماس مداوم بود ( فراهانی منفرد‎1381:‎،51تا 63)‏
جانشینان تیمور در همه زمینه ها از ابعاد و عناصر شخصیتی وی تاثیر پذیرفتند و به شکل و شیوه ای ‏شدید تر اقدامات او را ادامه دادند، به ویژه در زمینه ی احترام به مشایخ و صوفیان ،هنرمندان و صنعت ‏گران و ساخت بناها و آبادانی شهرها از یکدیگر پیشی گرفتند از مهمترین فعالیت  های شاهرخ فرزند و ‏جانشین او افزون بر ایجاد مدرسه و مسجد بنای خانقاه ها بوده است .او بیش از تمامی شاهان تیموری به ‏صنعت و علم توجه داشت و هنر مندان را نوازش میکرد.(همان:65تا 69)‏
ثروت و مکنت و حمایت هنری تیموریان به مرکز ایران هم راه یافت و آثار بعضی از شهرهای مرکزی ایران ‏مثل یزد و اصفهان مرمت گردید یا ابنیه جدیدی در آن ها ساخته شد. حدود بیست عمارت در خود منطقه ‏یزد از این دوره باقی است و ذکر چندین و چند بنا هم در منابع رفته است. بزرگترین بنا مجتمعی است که ‏‏"میرچخماق" حاکم شاهرخ و همسر او ساخته است (841/1437)؛(بلر و بلوم:1381،101)‏
سبک آذری:‏
پس از سلجوقیان ایلخانیان همان سبک رازی را ادامه دادند. بعدها فعالیت های ساختمانی از زمان ‏هلاکوخان مغول جان تازه ای گرفت. در ابتدا آرایش های جسمی متوقف شد. تماماً با خشت و آجر معمولی ‏و طاق نماها، سفید کاری ساخته شد. بعد ها آرایش بنا از بیرون و درون شروع گردید. مانند بناهای مراغه، ‏بنای سلطانیه و ربع رشیدی و شنب غازان و بدین ترتیب سبک آذری را بیان نهادند. سبک آذری نیز ‏مترادف با سبک گوتیک اروپا می باشد. ‏
از مشخصات سبک آذری: ‏
‏1)ریزه کاره های بنا با سبگ و آجر و خشت، رج چینی
‏2) پوشش لوله ای و کجاوه ای ایوان ها
‏3) تزئین داخل و خارج بنا با آجرکاری، تزئینی پیش ساز و گره سازی و گچبری پر کار
‏4) آرایش محراب ها و کتیبه های چشمگیر با قطعات کاشی برجسته
‏5) استفاده از کاشی معرق و نقش و نگار زر و لاجورد و  شنگرفی در داخل بنا
‏6) احیاء هنر کربندی و یزدی بندی
در دوره تیموری این سبک به اوج خود رسید و به حدی آراسته و پرداخته شد که می توان قسمت اعظم ‏زیبایی و درخشندگی بناهای ایران را مرهون این سبک دانست. (توحیدی، 1386، 286)‏
ویژگی های زمانی در شیوه آذری بسیار کارساز بود. در آن زمان نیاز به ساخت ساختمان های گوناگونی ‏بود که باید هرچه زودتر آماده می شدند. از همین رو در روند ساختمان ساده شتاب می شد. پس به بهره ‏گیری از عناصر یکسان رو آوردند. افزون بر این با از میان رفتن شماری از معماران در دوره نخست این ‏شیوه ساختمان هایی ساخته شد که در آن کاستی های هم پدید آمد. یکی از ویژگی های دیگر معماری این ‏شیوه بهره گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری ست. گوناگونی طرح ها درین شیوه از همه بیشتر ‏است. همچنین در این شیوه ساختمان های با اندازه ی بسیار بزرگ ساخته می شد که در شیوه های ‏پیشین مانند نداشت. انواع نقشه با میانسرای چهار ایوانی برای مسجد ها و مدرسه ها به کار رفت. آرامگاه ‏ها همچون گذشته برونگرا بودند. نمونه آن مجموعه ساختمان های شاه زنده سمرقند است که بیشتر آنها ‏چهارگوشه و دارای گنبد های دو پوسته ی گسسته ناری هستند.( پیرنیا: 1382،214)‏
درین شیوه برای ساخت گنبد گسسته دیوارهایی در گرداگرد آن ساخته می شد که خود گنبد روی آنها ‏ساخته می شد. البته از گنبدهای دو پوسته پیوسته نیز در برخی ساختمان ها بهره گیری شده است. درین ‏شیوه از چند گونه طاق بهره گیری شده است. مانند طاق آهن، طاق کلنبو و طاق و تویزه. به طور کلی ‏کاربندی و بهره گیری از پیمون در فضاها درین شیوه برای پدید آوردن اندام های همسان یکنواخت در ‏ساختمان و در پوشش ها برای فضاهایی که اندازه گوناگونی داشتند بوده است. از نمونه های کاربندی ‏مدرسه غیاثیه خرگرد بوده است. در شیوه آذری نخست ساختمان با خشت یا آجر و سنگ لاشه با شتاب و ‏بدون نما سفت کاری می شد. سپس نما سازی به آن افزوده می شد که یا با پوسته ای از آجر گره سازی ‏آجری و گل انداز بود یا با گچ اندود و نقاشی می شد. کم کم از کاربرد آجر کاسته شد و جای آن را کاشی و ‏سفالین نگاری با نگاره برجسته گرفت. از دیگر گونه های آمود کاشی تراش یا معرق بود که پیش از ان ‏کمتر به کار می رفت(پیرنیا، 1386،219 تا 222)‏
بناهایی که به دستور امیر تیمور ساخته شده است مانند کاخ آق سرای و سایر ابنیه در شهر سبز ،مسجد ‏بی بی خانم، و مقبره امیر در سمرقند مقبره خواجه احمد یسوی در شهر ترکستان با ابعاد بزرگ و عظمت ‏سردرها وکتیبه های مرتفع از سایر ابنیه فرق داده میشود .به عقیده تیمور این ساختمان ها با تصاویر ‏هنری می بایست معرف دولت او باشد. (تاجبخش،1381،272)‏

 

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

مقدمه:‏
‏  در دهه 770/1370 آخرین بازماندگان ایلخانیان در ایران از بین رفتند، اما قدرت جدیدی در آسیای میانهَ ‏ظاهر شد که سنت و قدرت بازماندگان چنگیزخان را در دشت های اوراسیا احیا نمود. تیمور که در غرب به ‏Tamerlane‏ (تیمور لنگ) معروف است، سرکرده یکی از قبایل بود که سازمان بندی و تشکیلات قبیله ‏ای خویش را به یک امپراتوری جهانی تبدیل کرد. شهرهای بزرگ سلسله تیموری در آسیای میانه و ‏افغانستان (شهر سبز، سمرقند، بخارا، هرات) از کانون های بزرگ فرهنگ و هنر برشمرده می شدند و ‏نمادی از عظمت قدرت تیموری بودند. آن ها هنرمندان چیره دست زمانه را، اغلب به اجبار، از شرق و ‏غرب به کار می گرفتند تا آرمان های تیموریان را متحقق سازند. بیشتر این آثار باشکوه امروزه وجود ندارد ‏و اغلب دستخوش زلزله، تهاجمات و بی اعتنایی شده اند. (بلر و بلوم :1381: 91تا 93)‏
تیمور و جانشینان او که مدتی نزدیک به150سال درایران حکومت کردند توانستند علاوه بر ایجاد و استقرار ‏یک دولت وسیع، ضمن فتوحات بسیار خدمات فراوانی نیز به عالم علم و ادب و هنر بنمایند.‏
تیمور به علت مسافرت های زیاد سعی داشت در اقامت های تابستانی و زمستانی خود دارای باغات و ‏عمارات سلطنتی باشد و در نقاط مهم ماوراء النهر به ساختن مساجد و بناهای مذهبی همت می گماشت تا ‏بدین ترتیب بتواند در عمران و آبادی و زیبایی کاخ های پایتخت های خود اقدام نماید.‏
شاهرخ که پادشاهی صلح جو بود در تمام طول پادشاهی خود در ترمیم خرابی هایی که به هنگام ‏لشکرکشی های پدرش به وجود آمده بود کوشید. مردم دوباره روی آسایش دیدند و هنرهای زیبا به ‏خصوص نقاشی و معماری و موسیقی پیشرفت فراوانی کرد. دانش پروری و ترویج هنر در دوران کوتاه مدت ‏پادشاهی پسر ارشد شاهرخ، الغ بیک، ادامه یافت.‏
در زمان مغول و تیمور، معماری ایران تحت تاثیر معماری چین قرار گرفت و در حقیقت سبک های چینی ‏در معماری ایران داخل شد، ساختن مقابر گنبددار در مقابل مقابر استوانه ای دوره سلجوقی، کم کم ‏معمول و نقش حیوانات خرافی و قیافه های چینی در زینت دیوارها رایج گردید. استفاده از آجرهای لعاب ‏دار و فن مقرنس کاری در ساختمان های این دوره پیشرفت نمود. مسجد کبود تبریز در این مورد بهترین ‏نمونه هنر کاشی کاری این دوران است. در دوره تیموریان ذوق و قریحه ایرانی در فن معماری بیشتر در ‏مساجد و کاخ های سلطنتی و آرامگاهها و مدارس است .(تاجبخش،1381:271تا 273)‏
معماری شکوهمند تیموری نشان از واقعیت سیاسی دارد که مرکز ثقل آن دقیقاً در صفحه شمال شرقی ‏ایران قرار دارد. از این رو است که مناطق خراسان و ماوراء النهر به عنوان منبع نوآوری های عمده در ‏طراحی و مانند فنون ساختمانی و تزئینی جانشین مناطق شمال غرب و مرکزی ایران گردید. با این همه ‏ادامه  اسلوب ایلخانی و آل مظفر آشکار است و بی تردید با مهاجرت داوطلبانه یا اجباری صنعتگران مناطق ‏مرکز و جنوب ایران به مراکز قدرت تیموری و این حقیقت که وبرانی های ناشی از لشگرکشی های تیمور ‏در این مناطق کمتر از نقاط دیگر بود بی ارتباط نیست(بلرو بلوم1381،:21تا217).‏
لشکر کشی های تیمور منبع عظیم غنیمت  و ثروت سرشار و عامل عمده برای برپاکردن ابنیه پرعظمت ‏در این دوره گردید. سمرقند در این دوران مرکز هنرمندان مختلف بود.(تاجبخش،1381،273)‏
معماری دوره تیموری در ایران که دنباله معماری دوره ایلخانی است. گرچه بسیاری از افکار آن از خراسان ‏الهام گرفته است. از آنجایی که در طبقه بندی ویژگی های معماری ایلخانی که به سبک آذری نیز نامیده ‏شده است؛ اواخر این دوره را دوره دوم سبک آذری می گویند، یعنی کلیات معماری و اجزای آن بیشتر ‏ایرانی است تا اینکه از سرزمین های اسلامی شمال شرق تاثیر پذیرفته باشد. شاید برخی از شیوه های ‏تزئین متداول در مساجد و مقابر سرزمین های شمالی در تعدادی از بناهای شاخص به نحوی تجلی پیدا ‏کرده است و مهمترین آنها مسجد گوهرشاد در مشهد است.(فایق توحیدی،1386:269)‏
‏  اهمیت معماری تیموری نه تنها در عمارات باشکوه آسیای میانه، بلکه در الهام و اشتیاقی نهفته است که ‏در سرزمین های شرق اسلامی، از ترکیه تا هند، پدید آورد. قالب معماری تیموری از طریق شناخت ‏مستقیم خود عمارات، نقشه ها و طراحی های آن ها و مهاجرت معماران و اهل حرفه آن ها پخش و منتشر ‏شد. زنجیره ای از منابع و قریحه هنری در تختگاه های تیموری امکان ایجاد سبک سلطنتی معماری را ‏پدید آورد  و قدرت های سلطنتی بعدی همچون صفویان، عثمانیان و تیموریان هند نه تنها از اشکال و ‏الگوهای تیموری بهره گرفتند، بلکه در هرجا که امکانات آن فراهم شد از آرمان های تیموری هم استفاده ‏کردند. (بلر و بلوم:1381،107)‏
تاریخ ایران از دوران ظهور ترکان تا به قدرت رسیدن صفویان دارای چند ویژگی اساسی بوده است نخست ‏اینکه در تمامی این مدت، این سرزمین تحت سلطه ی بیگانگان بوده است. در مراحل آغازین این روند، ‏دودمان های ترک تبار مانند غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان روزگار درازی را بر ایرانیان حکومت ‏کردند. پس از ترکان نیز ایلخانان مغول همین سنت را تداوم بخشیدند و آخرین مرحله ی این یورش ها ‏یورش تیمور گورکان و حکومت او و جانشینانش در این قلمرو بوده است بوده است. در این سده های دراز ، ‏حکومت های محلی و منطقه ای گوناگونی در بخش هایی از ایران به قدرت رسیدند ولی هیچ یک از آنها ‏چندان اهمیتی نداشت که بر این ویژگی خدشه و خللی وارد کند.‏
دیگر ویژگی اینکه تمامی این حکومتگزاران که از طریق یورش نظامی یا مانند آن قدرت یافتند صاحب ‏فرهنگی برتر از فرهنگ بومیان نبودند. امپراتوری های ایران باستان، فرهنگ ریشه دار و توانمندی را به ‏وجود آورده بودندکه با پایان دوره باستانی از میان نرفت بلکه به دوران اسلامی انتقال یافت. درمقابل ‏ترکان، مفولان و تیموریان ،نیروهای نظامی بیایان گردی بودند که با تکیه بر نیروی شمشیر به قدرت ‏میرسیدنداما فرهگی برتر برای ارائه نداشتند.بیشتر این مهاجمان برای آشنایی با فرهنگ تکاپویی از خود ‏نشان نمیدادندو تنها به امور سیاسی و نظامی می پرداختند. در این میان تیموریان راه و روشی متفاوت ‏داشتندوآنان اگرچه بهره ای چندان از دانش و فرهنگ نداشتند اما از همان آغاز  گرایشها و رویکردهای ‏فرهنگی از خود نشان می دادند.دست کم علاقه مندی خود را به فرهنگ و تکاپوهای فرهنگی ابراز ‏میکردند.و با  اهل فرهنگ پیوند می یافتند. تیمور و جانشینان او به گونه ای این رویکرد را پی گرفتند که ‏باید حکومت نیموریان را فرهنگی ترین حکومت در میان حکومت های مهاجم ایران بعد از اسلام به شمار ‏آوورد.(فراهانی منفرد:1381، 50 و 51)‏

 

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

خب خب خب! تو مطالب قبلی کلی راجع آناهیتا ایزدبانوی آب صحبت کردیم، اما قرار بود این بلاگ در ‏مورد گردشگری و هر چیزی که بهش مربوط میشه باشه. نه؟ میخوام امروز یه مطلب راجع خوزستان ‏گردی و جاهای دیدنی خوزستان براتون بنویسم. حقیقت اینه که درسته که کل خوزستان رو نگشتم ولی ‏اون جاهایی که گشتم اونقدر خوب بوده که بخوام تجربیاتم رو باهاتون به اشتراک بذارم. فکر کنم بهترین ‏کار برای این اشتراک گذاری، نوشتن راجع به تک تک شهرهای این استان قشنگه! نمی دونم دریا و ‏طبیعت و سرسبزی دوست دارین یا کویر؟ به تاریخ معاصر علاقه دارین یا به دوران باستان؟ به روستا ‏گردی علاقه دارین یا شکم گردی؟ این خبر خوب رو بهتون بدم که به هرچیزی علاقه داته باشین ‏خوزستان همه رو یه جا داره. (نه نه! من اهل جنوب ایران نیستم ولی جنوب رو دوست دارم) ‏
اهواز
اهواز اونقدر تاریخ جالبی داره و اونقدر جای دیدنی داره که دیدنش تو خوزستان براتون واجبه، نفت و ‏جنگ های جهانی تاثیر زیادی تو تاریخ معاصر جنوب به خصوص اهواز و آبادان گذاشت. البته وجود روخانه ‏کارون هم تاثیر زیادی بر تغییر و تحولات این شهر داشته، پل گردی یکی از جذابترین تفریحاتی هست که ‏تو اهواز می‌تونین داشته باشین، کنار اهواز، پل هفتم، پل هشتم، پل سفید، پل سیاه، پل طبیعت و بقیه پل ‏ها به خصوص تو شب خیلی دیدنی می شن، خصوصا اگر نورپردازی هاشون خاموش نباشه. حقیقتا داستان ‏های خیلی قشنگی پشت این پل ها هست که شنیدنش براتون جذابه. یه عمارت ماپار هم تو اهواز هست ‏که خب اگه به خونه قدیمی علاقه دارین می‌تونین برین تو فضای قشنگش یه نوشیدنی سفارش بدین و تو ‏عکاسخونه اش، عکسای قشنگ بگیرین. اگر به شکم گردی علاقه دارین، برای خوردن فلافلی های خوشمزه ‏اهواز، حتما یه سر به لشکرآباد بزنید و با دیدن اون همه فلافل، حسابی خودتون رو سیر کنین!‏
شوش
شوش اسم یه شهر باستانی هست که تو دنیا همه اونایی که به تاریخ علاقه دارن میشناسنش، الان خیلی از ‏اشیای شوش تو موزه های بزرگ دنیا مثل لوور هستن ولی خب اگه به موزه بزرگ شوش برین باز هم می ‏تونین کلی چیزای باحال از تاریخ جنوب کشورمون کشف کنین. شاید به نظرتون موزه گردی یه کار باحال ‏و جالب نباشه اما موزه شوش از اون موزه های خشک و بی حال نیست، مخصوصا اگر از راهنماهاش بخواین ‏تا اونجا براتون از تاریخ شوش بگن. توی شوش از زیگورات چغازنبیل حتما بازدید کنید و البته قلعه شوش ‏و کاخ آپادانا که خیلی به هم نزدیکن. مقبره یکی از بزرگترین پیامبرا هم تو این شهره و معماری خیلی ‏جالب و قشنگی داره. ‏
شوشتر
شوشتر علاوه بر زیبایی های طبیعی مث تنگ عقیلی و رود پر آبش، کلی جاذبه تاریخی داره، از معماری ‏منحصر به فرد خونه قدیمی هاش تا سازه های آبی شوشتر. شاید درک اینکه چندین سازه مثل بند و پل و ‏قلعه و کانال بتونه همچین مجموعه عظیمی رو بسازه که بهش میگن بزرگترین مجموعه صنعتی قبل ‏انقلاب صنعتی، مجموعه‌ای که برای همیشه، یک شهر رو تغییر بده کار راحتی نباشه. شخصا از دیدن ‏شوشتر هیچوقت سیر نشدم و همیشه دلم میخواد دوباره برم به اون شهر و زیبایی هاش رو ببینم. آخ که ‏شنا تو کارون تمیز چقدر لذت داره! تا فراموش نکردم این رو هم بگم که اینجا یه جای خوب برای پرنده ‏نگری هم هست، چون کلی پرنده منحصر به فرد رنگارنگ داره که باید از نزدیک ببینیدشون!‏
آبادان
آبادان یه شهر خیلی خیلی قشنگ و خاصه! حقیقتا اولین باری که به آبادان رفتم و از مردمش پرسیدم ‏دیدنی های آبادان چیه بهم گفتن هیچی! و برای من که قرار بود یکی دوروز تو این شهر بمونم باورش ‏سخت بود! البته که من تو تعطیلات به این شهر رفتم و در نتیجه از دیدن یکی از خاص ترین مساجد ایران ‏یعنی مسجد رنگونی ها و همچنین موزه خاص آبادان محروم شدم! ولی باید بهتون بگم که این شهر یکی از ‏بهترین خاطرات من رو تو سفر ساخت! دیدن اروند رود، روستای شلحه، کلیسای ارامنه و موزه بنزین خانه ‏و البته پالایشگاه آبادان از دور (چون نمی دونستم اجازه دارم تو این شهر برم یا نه) برام کلی خاطره انگیز ‏شد و به خاطرش کلی از مردم مهربون آبادان تشکر می کنم.‏
خرمشهر
خرمشهر رو با جنگ هشت ساله می‌شناسیم، واقعا هم همین طوره! این جا یه موزه جنگ داره که با موزه ‏جنگ همه شهرها متفاوته! موزه جنگ اینجا نمی‌خواد چیزی رو به زور توی سرتون فروکنه و فقط اون ‏چیزی که واقعا هست رو بهتون نمایش میده. مسجد جامع خرمشهر هم یکی دیگه از جاهای دیدنی این ‏شهره که یه جورایی نماد مقاومت مردم خونگرم منطقه هم هست. تو مضیف هایی که بین خرمشهر و ‏آبادان هست مث مضیف حاج عبدالله می‌تونین قهوه عربی و کلی غذای خوشمزه بخورین. حتی یادآوریش ‏هم گرسنه ام میکنه :)))‏
بندر ماهشهر
هیچ می دونستین یکی از بزرگترین بنادر ایران که بندر امام خمینی هست اسمش، تو خوزستانه؟ این بندر ‏که بیشتر برای ترخیص کالا ازش استفاده میشه، 34 تا اسکله داره و دیدن اون همه کشتی بزرگ و ‏کوچیک توش واقعا لذت بخشه!‏
اگر با مفهوم خور آشنا باشین (خور یه شاخه دریاست یا همون محدوده نیم بسته آب تو دریا) خور موسی ‏یه گزینه عالی برای گردشگریه، به خصوص پرنده های جالبش که برای علاقمندان به پرنده نگری از ‏بهترین گزینه ها محسوب میشه.‏
ایذه
ایذه به خاطر باستانی بودنش خیلی مشهوره، این شهر مرکز بختیاری نشین استان خوزستان محسوب ‏میشه و فرهنگ و تمدن خیلی جذابی داره. اگر یه چیزایی از تاریخ یادتون باشه و عیلامی ها رو یادتون بیاد ‏باید بگم که ایذه پره از آثار عیلامی مثل کول فرح (کول فره) و اشکفت سلمان. البته آثار زیادی از دوران ‏اشکانی ها و اتابکان هم اینجا پیدا شده. تندیس مرد پارتی که مشهورترین اثر باقیمانده از دوران اشکانی ‏هست و تو موزه ملی نگهداری میشه از ایذه به دست آمده. تو ایذه می‌تونین از دشت سوسن دیدن کنید که ‏یه جای طبیعت گردی بکره و سد کارون 3 که از بزرگترین سدهای خاور میانه هست رو ببینید. شیرهای ‏سنگی معروف بختیاری ها که تو گورستان  های بختیاری قرار می دادن هم تو ایذه قابل بازدیده. اونقدر ‏داستان تو ایذه هست که هرچی بگم باز کمه، واقعا نمی دونم چرا ما ایرانی ها به عنوان یک مقصد ‏گردشگری بهش نگاه نمی کنیم؟
مسجد سلیمان
مسجد سلیمان مثل ایذه، یه شهر بختیاری نشینه و طبیعت بسیار زیبایی داره. این شهر هم مثل تبریز ‏لقب شهر اولین ها رو داره چون خیلی از اولین های ایران تو این شهر اتفاق افتاده. به مسجد سلیمان که ‏رفتین، دیدن موزه نفت، جزیره کوشک و منطقه نمونه گردشگری تاراز رو از دست ندین!‏
رامهرمز
کل زمانی که این متن رو داشتم می نوشتم منتظر بودم تا به رامهرمز برسم :) .فقط هم به خاطر تشکوه یا ‏همون کوه آتشین! جایی که یه آتیش دائمی تو کوه وجود داره و البته با جود منابع گاز فراوون تو ‏خوزستان باید خودتون دلیلش رو حدس بزنید. البته باید بگم رامهرمز یه جای جالب دیگه هم داره، چشمه ‏های قیر ماماتین یا همون چشمه های خون اژدها. مردم محلی اعتقاد دارن که وقتی اسفندیار رویین تن با ‏اژدها جنگید و اون رو کشت،  از اون موقع به بعد خون اژدها تو این چشمه ها می جوشه! روستای ماماتین ‏هم یه جای خیلی باحاله که بعضی خونه هاش از زمانی که انگلیسی ها اونجا سکونت داشتن ساخته شده و ‏سقفشون هم با لوله نفت ساخته شده!‏
باغملک
باغملک یه منطقه کوهستانیه، خیلی خوش آب و هوا و پر از روستاهای سرسبز. معروف ترین دیدنی این ‏شر، روستای مال آقاست که هر چی از زیباییش بگم کم گفتم، بهتره خودتون برین و اونجا رو ببینین! اگه ‏آبشارگردی دوست دارین، آبشار تنگ کرد ‏
بهبهان
اسم بهبهان رو که می‌شنویم یاد نرگس زارهای قشنگش میفتیم و عطر مست کننده نرگس ها، حقیقتا هم ‏زیباترین بخش سفر به بهبهان، فصل دراومدن نرگس هاست. قدیی ترین نرگس زار طبیعی ایران که بین ‏‏500 تا 700 هکتار وسعت داره تو بهبهان واقع شده و تماشای اون از نزدیک خیلی لذت بخشه. اگه اهل ‏ماجراجویی هستین، خب تنگ تکاب با رودی که در داخلش جریان داره هم می تونه یه جای عالی باشه، ‏البته که این تنگه از نظر تاریخی هم پر اهمیته. یادتون باشه بهبهان هم یه دوره طلایی تاریخی داشته و ‏جام طلایی ارجان که شبیه نیلوفر آبی هست از قرن هشتم قبل میلاد مال همین شهره. دریاچه چاه ماری ‏و غار خفاش (که یه جای خفن پر از خفاشه) هم از جاهای دیدنی بهبهان هستن که می‌تونین ازشون ‏بازدید کنین. ‏
دزفول
خیلی ناراحتم که دزفول اومده این پایین بلاگ در حالی که از زیباییش هر چی بگیم کمه. تو کوچه پس ‏کوچه های دزفول که راه برین، تاریخ زنده رو می‌بینین. دزفول یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان ‏محسوب میشه. آسیاب های آبی دزفول، بقعه یعقوب لیث صفاری، آبشار شوی، دریاچه شهیون، خانه ‏تاریخی سوزنگر، حمام کرناسیون، بازار تاریخی دزفول، دریاچه میانه، کت های دزفول، روستای لیوس (با ‏بافت سنگی) و آرامگاه صوفی احمد از جاهای دیدنی دزفول هستن که پیشنهاد می کنم ببینین. در واقع ‏اگر دزفول رفتین، یادتون باشه یه دقیقه هم نمی تونین استراحت کنین از بس که جاهای خوشگل طبیعی ‏و تاریخی داره!‏
شادگان
اگز اهل خوندن اخبار زیست محیطی باشین، حتما اسم تالاب شادگان رو شنیدین، کی از بی نظیرترین ‏تالاب های دنیا. البته تالاب شادگان یه طرف، مردمی که اونجا زندگی میکنن یه طرف! این جا یه روستا ‏اطراف تالاب شادگان هست به سام روستای صراخیه که به ونیز ایران شهرت داره. ‏
هویزه، هندیجان، کارون، گتوند، لالی، دشت آزادگان، حمیدیه، هفتکل، رامشیر، باوی، اندیمشک، اندیکا و ‏آغاجاری هم از شهرستان های خوزستان محسوب می شن که تو یه فرصت دیگه براتون راجعشون می ‏نویسم. :)‏

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

‏) بهار، م، 1386، از اسطوره تا تاریخ، تهران، نشر چشمه
‏2) قرشی، ا، 1380، آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی، تهران، انتشارات هرمس
‏3) رجبی، پ، 1380، هزاره های گمشده ( جلد اول )، تهران، نشر توس
‏4) هینلز، ج، 1383، شناخت اساطیر ایرانی، ()، تهران، نشر اساطیر
‏5) کام بخش فرد، س، 1380، آثار تاریخی ایران، تهران، موسسه انتشارات تعاون سازمان میراث ‏فرهنگی کشور
‏6)پیرنیا، ح، 1385، تاریخ ایران باستان ( جلد دوم )، تهران، موسسه انتشارات نگاه
‏7) بنونیسیت، ا، 1350، دین ایرانی ( بر پایه ی متن های کهن یونانی )، تبریز، کمیته استادان
‏8) آموزگار، ژ، 1380، تاریخ اساطیری ایران، تهران، نشر سمت
‏9) اسماعیل پور، ا، 1382، زیر آسمان نور: جستار های اسطوره پزوهی و ایران شناسی)، تهران ، ‏نشر افکار
‏10) ،،1385، جهان اسطوره ها، تهران، نشر مرکز
‏11) بهار، م، 1378، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، موسسه انتشارات آگاه
‏12) بریان، پ، 1381، امپراتوری هخامنشی، ناهید فروغان، تهران، نشر قطره
‏13) کریستینسون، آ، 1378، ایران در زمان ساسانیان، رشید باسمی، تهران، نشر صدای معاصر
‏14) سیبرت، ا، 1379، زن در شرق باستان، رقیه بهزادی، تهران، انتشارات پژوهنده

  • مهدیه قاسمی
  • ۰
  • ۰

از ستاره آناهید در متون مکتوب ایرانی همراه با نامی دیگر موسوم به اردویسور یاد شده است و در ‏سراسر آبان یشت اوستا که در گرامی داشت و ستایش او سروده شده است از او با نام اردوسیو آناهید نام ‏شده است. گمان می رود این نام و شخصیت منسوب به آن پیش از آن که در دوره های بعد تر‎ ‎، به ایزد ‏بانوی بزرگ آب ها تبدیل می شود به نامی برای یک رود و برای یک ستاره بوده است. اَردوی و ‏اردوسیور نام یک رود و آناهید نام یک ستاره و نیز لقب آن رود بوده است. رود اردوی همان رود ‏آمودریا ( جیحون ) بوده است که بزرگترین، پر آب ترین، طولانی ترین و پهن ترین رود همه ی ‏سرزمین های ایرانی در دوران باستان به شمار می آید. این رود در مسیر 2540 کیلومتری خود از شعبه ‏ها و دریاچه ها و برکه ها و آبشار های زیادی برخوردار می شود. آمودریا در سرچشمه ی خود با نام « ‏پنچ آب » از بلندی های کوهستان هکر در بدخشان ( در تاجیکستان امروزی ) به دریای فراخکرت روان ‏می شود. بلندی های هکر همان کوه های سر به آسمان کشیده ی   پامیر ( بام ایران ) است با ده ها قله ‏بالای 5000 متر و چندین قله بالای 7000 متر و دریای فراخکرت همان دریای کاسپین مازندران است ‏که در دوران باستان و پیش از تغییر مسیر آمودریا به سوی دریاچه خوارزم ( آرال ) آب آن مستقیماً به ‏این دریا می ریخته است. پهنای امروز این رود در حدود سه کیلومتر و بستر کهن ان قریب 12 کیلومتر ‏بوده است، اما اناهید همانگونه که گفته شد نام سیاره معروف ناهید یا زهره بوده است که زیبا ترین و ‏چشمگیر ترین ستاره ی آسمان است. از این جا که ناهید از سیاره هایی است که مدار گردش آن مابین ‏زمین و خورشید قرار گرفته است. از دید ناظر زمینی هیچگاه بیشتر از حدود 47 درجه از خورشید دور ‏نمی شود. به این ترتیب ناهید یا پیش از طلوع خورشید در افق شرقی و یا پس از غروب خورشید در افق ‏غربی و حداکثر با ارتفاعی حدود 47 درجه دیده می شود و هیچگاه در میانه های آسمان به چشم نمی اید. ‏به این خاطر در هنگامی که ناهید ستاره بامدادی است، همراه با رود آمودریا از بلندی های هکر یا پامیر ‏بر می خواسته است و هر دو در یک مسیر و در یک امتداد، یکی بر روی زمین و دیگری بر روی ‏آسمان به سوی دریای فراخکرت روان می شده اند؛ و هنگامی که ناهید ستاره ی شامگاهی بوده است ‏همراه با رود آمودریا به دریای فراخکرت فرو می ریخته است. پس در واقع اناهید و آمودریا هر دو از ‏فراز کوه های شرق ایران بر خاسته، در یک امتداد روان شده و هر دو در دریای کاسپسن فرو می رفته ‏اند. این پدهده موجب شده که ایرانیان باستان نیروی مینوی حاکم بر رود آمودریا وستاره ی ناهید را یکی ‏بدانند و از آن با نام « اردوسیور آناهید » نام ببرند و حتی ناهید را آورنده ی آب های آمودریا بدانند و ‏نیز همین جاست که اعتقاد کهنی شکل گرفت که هنوز هم ایرانیان باور بدارند « آب روشنی است » یا « ‏آب و روشنایی از یک سرچشمه اند ». به این نکته در آبان یشت نیز آشاره شده است: اوست آن برومندی ‏که همه جا نام آور است. اوست که در بزرگی به اندازه ی همه ی آب هایی است که بر روی زمین ‏روانند. اوست نیرومندی که از کوه هکر به دریای فراخکرت فرو میریزد.‏
در دوران های پسین تر، آناهید نه تنها ستاره ی آمودریا، بلکه عموماً ستاره همه آب های روی زمین ‏دانسته شد و مردمان برای افزایش آب ها و پاکیزگی چشمه ها از او تقاضای یاری می کرده اند. باور به ‏توانایی های این ایزد بانوی ایرانی ( که در اوستا به صراحت آفریده ی خدای بزرگ دانسته شده است ) ‏تا آن جا پیش رفت که بر آورده کننده ی خواسته های دیگر مردمان نیز دانسته شده : « ای اناهید، ای ‏نیک، ای توانا ترین، اینک مرا این کامیابی فزاینده که به ارجمندی، به یک خوشبختی بزرگ دست یابم. ‏آن خوشبختی که هر کس دست یابد به هر آنچه دوست می دارد و هر آنچه زندگی خوش و خرم را به ‏کار آید.»‏

  • مهدیه قاسمی